نه دی

ماییم و نوای بی نوایی؛ بسم الله اگر حریف مایی

نه دی

ماییم و نوای بی نوایی؛ بسم الله اگر حریف مایی

9-Day.Blog.ir

دست نوشته ها، تحلیل ها و نقطه نظرات یک بنده حقیر...
http://drash.blogsky.com

بایگانی
آخرین مطالب
پایگاه مجازی فارسی زبان مقاومت اسلامی لبنان - حزب الله

پایگاه تحلیل های دانشجویی

عموروحاني

جای شما خالی چند روز پیش خدمت استاد رحیم پور ازغدی بودیم در همدان. بالاخره رفقا تونستند بعد از 15 سال ایشان رو  بیارند همدان. در سالن بودیم قبل از شروع سخنرانی استاد کلیپی از زندگی امام  از ابتدا تا انتها پخش شد. یکی از رفقا که هم سن خودم بود(21) و امام رو اصلا ندیده ( متولد 69 می باشد و امام سال 67 فوت کرد) به محض پخش صحنه های فوت امام و اقدامات پزشکی روی اما زد زیر گریه . گریه ی اساسی و بلندی کرد. و جالبه خیلی سعی می کرد گریش رو از همه مخفی کنه . برای من خیلی جالب بود که اصلا این رفیق ما امام رو ندیده . حتی در زمان امام نفس هم نکشیده بعد این طور گریه می کرد! 

حالا می فهمم وقتی آقای خامنه ای می گه : «امام تو شاهد باش جوانان راه تو را ادامه می دهند» یعنی چه ؟ 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۰ ، ۱۲:۰۰

مراسم تشیع عزت الله سحابی صبح روز چهارشنبه بود. هاله سحابی فرزندش نیز در مراسم جان سپرد. اما ادعای عجیب سایت ها و شبکه های ضد انقلاب جالب است. 

 

 

 البته بهتر بود ضد انقلاب حرف خود را یکی می کرد و بعد اعلام می نمود 

 

 

 

البته صدای آمریکا هم نقل متفاوتی داشت 

اما واضح است که مامورین امنیتی باید در آنجا تمام تلاش خودرا بکنند که تشیع بدون درگیری و جنجال انجام شود . حالا چه رسد به اینکه یک مامور جوان با پنجه بکس به خانوم سحابی ضربه بزند . البته کاربر دیگر بالاترین همین را نقض کرده و ادعای دیگری را مطرح کرده. بماند این ادعاها. 

اما واقعیت چه بوده: 

یک شاهد عینی نیز از لحظه ایجاد ناراحتی قلبی برای هاله سحابی گزارش داد که خانم سحابی در جلوی جمعیت در حال حرکت بود که ناگهان غش کرد و به روی زمین افتاد و کف سفید از دهانش خارج شد.

در این شرایط مأموران انتظامی حاضر در مراسم از برخی نزدیکان وی می‌خواهند که او را به یک مرکز درمانی منتقل کنند که پس از مقداری تعلل، یکی از اقوام سحابی خودروی شخصی خود را جهت انتقال هاله سحابی به درمانگاه می‌آورد و چند تن از مأموران انتظامی نیز برای انتقال هاله سحابی به داخل اتومبیل کمک می‌کنند.

این شاهد عینی با یادآوری اینکه در زمان انتقال هاله سحابی به داخل خودرو برخی افراد با تلفن‌های همراه خود فیلم‌برداری کردند، افزود: بر خلاف برخی شایعات منتشر شده خودرو متعلق به یکی از بستگان خانواده سحابی بود و هاله سحابی را به مرکز فوریت‌های پزشکی لواسان منتقل کرد.

اما در شرایطی که یحیی مشایخی فرزند هاله سحابی در همان دقایق نخست به سابقه بیماری قلبی مادری خود و درگذشت وی بر اثر ایست قلبی تأکید کرد، برخی رسانه‌های ضد انقلاب با تلاش برای احیای پروژه ناکام کشته‌سازی ادعا کردند که وی بر اثر ضرب و شتم نیروهای امنیتی جان باخته است. این در حالی است که بر اساس سوابق پزشکی هاله سحابی، وی مشکل قلبی، قند و فشار بالای خون داشته است.

مرکز فوریت های پزشکی گزارش داده است که هاله سحابی در پی شرکت درمراسم تشییع پدر، دچار هیجان روحی زیاد شده و در ناحیه قلب خود درد شدیدی احساس می کند که پزشک خانواده آقای سحابی او را تحت مداوای اولیه قرار می دهد. اکبر دلاور کارشناس این مرکز گفت که خانم سحابی دچار ایست قلبی شده و تلاش پزشک حاضر در محل برای احیای قلب او بی نتیجه بوده است. 

اما بد نیست نظر امام را هم راجع به ملی گرایان بدانیم: 

این هایی که فریاد می زنند که باید دموکراتی باشد ٬ این ها مسیرشان غیر از ماست. این هایی که اسمی از اسلام نمی آورند و اجتناب می کنند از این که اسمی از اسلام بیاورند٬ در عمرشان بسم الله الرحمن الرحیم را نمی خواهند بگویند٬ این هایی که نوشته هایشان را بخوانید ببینید که از جمهوری اسلامی اصلش صحبتی نیست٬ این هایی که از این فداکاری که روحانیون کرده اند و قدم اول را روحانیون برداشته اند٬ ۱۵ خرداد ٬ ۱۵ خرداد روحانی است و باید تعطیل شود برای روحانی٬ نهضت روحانیت٬ این هایی که می بینید که اجتناب از این دارند و حتما باید اسم دیگری روی آن باشد٬ اسلام نباشد هر چه می خواهد باشد٬ این ها سرپوش می خواهندبگذارند روی مقاصد خودشان٬ آن مقاصدی که برخلاف مسیر ماست٬ با اسم یک نفری که ملی است. مسیر ما مسیر نفت نیست٬ نفت پیش ما مطرح نست. ملی کردن نفت پیش ما مطرح نیست٬ این اشتباه است. ما اسلام را می خواهیم٬ اسلام که بیاید نفت هم مال خودمان می شود.مقصد ما اسلام است. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۰ ، ۱۲:۰۰

آقای اوباما در سخنرانی چند روز پیش خود راجع به موج بیداری اسلامی گفت: 

اولین بار صدای این اعتراض ها از خیابان های تهران به گوش رسید. 

 

آقای اوباما راست می گویید. اولین بار صدای این اعتراض ها از خیابان های تهران رسید اما ۳۵ سال پیش در حدود سال ۱۳۵۵ .  

همچنین گفت: آمریکا بر این مسئله که مردم ایران مستحق برخورداری حقوق مساوی با دیگر مردم جهان هستند، تاکید می‌کند و دولت نباید مانع دستیابی آرزوهای مردم ایران باشد. 

 

گویا همه ی ملت های دنیا از نظر آقای اوباما مستحق برخورداری حقوق انسانی هستند جز مردم خودش. 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۰

 بحرین در خون و آتش 

 

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۰

برخورد زشت نیروی انتظامی با دانشجویان انقلابی

در ورزشگاه آزادی

تنها به جرم سر دادن شعار

مرگ بر آل خلیفه

(جوانان انقلابی را به مشتی شاهزاده دلگنده ی صعودی فروختند)




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۰

"جواد فیروز"‌نماینده مستعفی پارلمان بحرین از جمعیت شیعی الوفاق که  به دست نیروهای امنیتی بحرین بازداشت شد، بر اثر شکنجه به شهادت رسید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۰

 

 

 

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۰

سایت هیلاری کلینتون هک شد توسط بروبچ بسیجی

http://hillaryclinton.us


اینم عکسی که رفقای بسیجی روی صفحه اول سایت هیلاری کلینتون گذاشتند



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۰

بسمه تعالی 

 

کمپین یک میلیون امضا در حمایت از جنبش بیداری اسلامی   

 

 

اینک که پس از قرن ها سکوت، مسلمانان بسیاری از کشورهای عربی در مقابل حکومت های فاسد و خودکامه خود به قیام برخواسته اند و ندای آزادی از قید ستم سر می دهند، ندای (ارحل،ارحل) مردم منطقه خطاب به حکام فاسد خود، تمام دنیا را فرا گرفته و رعشه بر تن این ستمگران افکنده است. سران این حکومت های جابر و فاسد چهره واقعی خود را نمایان کرده و نقاب از درون شیطانی خود برداشته اند و برای استمرار دوران حکمرانی شان ملت خود را به قربانگاه می کشانند.

 

غافل از آنکه همانگونه که خون جوانان ما نهال انقلاب اسلامی ایران را آبیاری نمود خون مسلمانان بحرین ،یمن، عربستان، لیبی هم نهال جنبش بیداری اسلامی را آبیاری خواهد کرد.

 

آنچه در این ماجرا شرم آور است رفتار مدعیان دموکراسی و سکوت مضحک کشورهای غربی در قبال کشته شدن مسلمانان به ویژه شیعیان بحرین است.

ما دانشجویان ایرانی ضمن محکوم کردن سران برخی کشورهای عربی که اختیارشان بی شک در دست صاحبان آمریکایی شان است به ویژه خائنان حرمین؛ آل سعود رسوا که اینک در خاک بحرین مشغول به خاک و خون کشیدن مردم این کشورهستند به این حاکمان ستمگر هشدار می دهیم که به آینده خود بیشتر بیاندیشند.

 

ما بی تفاوتی وقیحانه مجموعه های بین المللی از جمله سازمان ملل متحد و رییس آن را که در قبال این همه تجاوز و وحشیگری سکوت پیشه کرده و با کمال وقاحت دم از حقوق بشر می زنند محکوم می کنیم.

ما توجه کلیه حکام ستمگر را به این نکته جلب می کنیم که هرگز در مقابل این همه جرم و جنایت سکوت نخواهیم کرد و تاآخرین قطره خونمان جهت رسوا کردن همه دروغگویان و به پایین کشیدن تمامی ظالمان از اریکه قدرت تلاش خواهیم کرد.

 

جامعه دانشجویان ایران ضمن اعلام بیعت با تمامی آزادیخواهان جهان اعلام می دارد هرگز برادران مسلمان خود را تنها نگذاشته و در هر جبهه ای که لازم باشد به مبارزه با ظالمان برخواهد خواست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۰

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۰

بی بی سی فارسی گفت : 

 

در درگیری های سوریه ۲۰۰ نفر کشته


شده و در بحرین ۵۰ نفر 

 

؟ ؟ ؟


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۰ ، ۱۲:۰۰

مزد کاوه اشتهاری ژس از محکومیت به شلاق و حبس داده شد ! 

او را از مدیر مسئولی روزنامه ایران کنار گذاشتند ! 

شاید به جرم اینکه در مدت مدیر مسئولی خود عکس آقای حاشیه ساز را صفحه ی اول چاپ نکرد ! 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۰ ، ۱۲:۰۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۰ ، ۱۲:۰۰



کوفی‌عنان، دبیر کل سازمان ملل متحد بود. هنگام خروج از تهران و در پاویون فرودگاه گفته است:

در دوران نوجوانی که بوده‌ام در مورد شخصیت‌های کاریزما مطاله می‌کردم و همیشه این سئوال برای من مطرح بود که اگر زمانی من روبه‌روی یک شخصیت کاریزما قرار گیرم چه عکس‌العملی خواهم داشت. وی افزود: کسانی که مرا به سازمان ملل آوردند، شخصیت‌های برجستة دنیا بودند و من به آن‌ها علاقه‌مند بودم و هر کدام مثل ژاک شیراک، برای من امتیازاتی داشتند. من به شدت تحت تأثیر ژاک شیراک بودم. طوری‌که وقتی ایشان صحبت می‌کرد بدون مکث حرف‌هایی صریح می‌زد. "گورباچف " و "هلموت کهل " هم همین‌طور بودند. این‌ها کسانی بودند که نیاز به مکث نداشتند. من این‌ها را دوست داشتم. در ملاقات با (حضرت آیت‌الله العظمی) خامنه‌ای احساس کردم که کسی را مثل او ندیده‌ام. شخصیت معنوی ایشان چنان مرا گرفت که از خود پرسیدم چرا شخصیتی مثل من دبیر کل سازمان ملل باشد و از معنویات چیزی نداشته باشد! با دیدن آقای خامنه‌ای هم آن شخصیت‌هایی که مرا جلب کرده بودند فراموش کردم و تحت تأثیر شخصیت معنوی ایشان قرار گرفتم. من شخصیت‌های معنوی در دنیا زیاد دیده بودم، ولی از هیچ‌یک، از مسائل سیاسی اطلاع نداشتند. با دیدن آقای خامنه‌ای در من اوج قداست، آن شخصیت‌های سیاسی از ذهن من پاک شد. من تعجب می‌کنم ایران با چنین شخصیتی چرا در بعضی جا‌ها می‌لنگد. بعید می‌دانم به سازمان ملل هم بروم شخصیت ایشان از ذهن من پاک شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۰ ، ۱۲:۰۰

درد های جهان اسلام ...



وقتی که مدافع تبدیل به مهاجم می شود ( البته از اولش هم خدایی مهاجم بود )



...



و در آخر این هم وضع مدعیان


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۰ ، ۱۲:۰۰

واقعا هدف تری جنز از آتش زدن قرآن در این برهه زمانی چیست ؟ و براستی سرمایه گذاری وسیع شبکه های خبری مانند بی بی سی فارسی بر روی اعتراضات افغانستان و پاکستان در این موقعیت زمانی برای چیست ؟ آیا اولویت ‍‍ژورنالیستیه پوشش وسیع وقایع خاورمیانه و شمال آفریقا مهمتر است یا پوشش خبری راهپیمایی افغانستان؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۰ ، ۱۲:۰۰

گلوله صعودی


بالاخره موج بیداری اسلامی به بحرین هم رسید و مردم بحرین پس از چهل سال فهمیدند که  دیکتاتورها نباید بر آنان حکم رانی کنند و ملت است که باید به رتخ و فتخ امور بپردازد . میدان لولو دستخوش نا آرامی هایی شد . ابتدا حکومت دیکداتور بحرین فضا را باز گذاشت که البته این نشان از اعتقاد حکومت نبود بلکه ناشی از تجربه چند کشور قبلی بود اما رفته رفته بر شدت اعتراضات افصزوده شد و حکومت تحرکاتی انجام داد . از برخورد پلیس شروع و به تیراندازی از هلی کوپتر ختم شد . اما این پایان ماجرا نبود . ملت بحرین نشان داد که تا آخر ایستاده . و این شروع ماجرا بود . خوب در این شرایط حساس که موج بیداری اسلامی به اطراف امارات و عربستان سعودی رسیده آنان باید کاری بکنند . بالاخره از پول نفت میلیاردی مفت که نمی شود گذشت ! عربستان وارد بازی شد و به زعم خود خواست گربه را دم حجله بکشد . پس شروع به اعزام نیرو به بحرین کرد . نیروی وهابی که در گمان خود با کشتن چند شیعه به بهشت می رود حالا رسیده به ملتی که بیش از هفتاد درصد آن شیعه اند . جالب بود ... در تلویزیون صحنه ای را دیدم که یک بحرینی شروع به گفتن الله اکبر کرد و پاسخ سرباز وهابی به او تنها یک گلوله کالیبر بالا بود ...

شاید همه ی ما صحنه ای را که روایت می کنم دیدیم . جوانی که در خیابانی مشغول راه رفتن بود . ناگهان خودروهای آل صعود و آل خلیفه به آن خیابان وارد شدند و چند لحظه بعد جوان رهگذر تنها به جرم عبور از خیابان کف زمین بود و سهمش از این دنیا تنها گلوله ای بود ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۰ ، ۱۲:۰۰

بحرین در خون و آتش


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کاندیدای ریاست خبرگان نشد


آیت‌الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری شد


با 63 رأی موافق وکلای ملت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰
در سایت رجا بودم مطلب زیر جالب بود گذاشتم این جا شما هم ببینید : 
دکتر سید محمد مرندی به تازگی در برنامه In the Arena شبکه سی‌ان‌ان امریکا به‌طور تلفنی به سؤال‌های مجری پاسخ داد .:   
 

 
سپیتزر(مجری برنامه): در ایران همان دولتی که انقلاب مصر را تحسین می کند و سرکوب ها در لیبی را محکوم می کند، مشغول سرکوب مخالفان دولت در درون کشور خود است. گفته می شود امشب دو تن از رهبران مخالف، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در حبس خانگی به سر می برند. امشب یک فرصت استثنایی پیش آمده تا به تهران سری بزنیم و با کسی که گفته می شود سخنگوی رسمی دولت احمدی نژاد است به گفتگو بنشینیم. مهمان برنامه‌ی امشب محمد مرندی استاد دانشگاه تهران است. پروفسور خیلی ممنون که در برنامه‌ی ما حضور پیدا کردید.
 
مرندی: از دعوت شما ممنونم
 
سپیتزر: آقای موسوی و آقای کروبی دو رهبر جنبش مخالف، صرفاً به دلیل اینکه خواستار حق برگزاری اعتراضات صلح آمیز بودند، در حبس خانگی به سر می برند. خود شما در پاسخ به ایمیلی که امروز برای شما فرستادیم، گفتید که به‌خاطر همکاری آشکار آنها با دولت آمریکا این محدودیت‌های جدید اعمال شده. شما برای این مسئله چه مدرکی دارید؟ آیا این درست است که شما افراد را صرفاً به‌خاطر این که خواهان آزادی بیان هستند، بازداشت می کنید؟
 
مرندی: البته من استاد دانشگاه هستم و کسی را بازداشت نکردم ولی...
 
سپیتزر: منظورم شخص شما نیست.
 
مرندی: بله، البته. به نظر نمی رسد دولت آمریکا موافق تغییراتی که در منطقه در حال وقوع است، باشد؛ چون به طور مسلم اولین خواسته‌ی مردم مصر، اردن و عربستان سعودی، احقاق حقوق فلسطینیان و اجازه بازگشت آنان به سرزمین‌شان و پایان یافتن محاصره‌ی غزه و غیره خواهد بود و با توجه به سیاست‌های جاری امریکا، این مسائل تنش بسیار زیادی بین این کشورها و امریکا به دنبال خواهد داشت. بنابراین به نظر می رسد امریکایی‌ها در ماه‌ها و سال‌های پیش رو با مشکلات بزرگی مواجه خواهند بود.
 
اما در رابطه با آقای موسوی، تا روز برگزاری انتخابات، آزادی کامل به او داده شد و وی آزادانه اجتماعات بسیاری برگزار کرد. اما واقعیت این است که پس از انتخابات، او خیابان‌های تهران را به اغتشاش کشاند و حمایت‌های گروه‌های تروریستی مانند سازمان منفور مجاهدین خلق را پذیرفت و در حال حاضر، این سازمان علناً از وی حمایت می کند و در این مدت آقای موسوی هیچ‌وقت از این گروه فاصله نگرفت.
 
مجاهدین خلق برای ایران در حکم القاعده برای امریکاست. آن‌ها به تنهایی بین 12 تا 13 هزار ایرانی را ترور کرده اند، در جنگ هشت ساله علیه ایران، به نفع صدام حسین وارد جنگ شدند. آن‌ها مزدور صدام بودند. ظاهراً دولت امریکا هم قصد دارد فعالیت این گروه تروریستی را قانونی اعلام کند، کما اینکه در حال حاضر نیز در آمریکا دفتر دارند. این سازمان برای ایران مثل القاعده است.
 
دسته‌ی دیگری که از آقای موسوی حمایت می کنند، سلطنت طلب‌ها هستند و ایشان هیچ‌یک از این گروه‌ها را از خود دور نکرده. این در حالی است که در ایران نسبت به این گروه‌ها و سازمان‌ها حساسیت زیادی وجود دارد. در اغتشاش‌هایی که در تهران رخ داد، تعدادی از افراد نیروی انتظامی کشته شدند. بنابراین آقای موسوی نقش درستی ایفا نکرده و به همین جهت، حتی در میان کسانی که به او رای داده بودند نیز مقبولیت خود را از دست داده. من در انتخابات به آقای احمدی نژاد رأی ندادم ولی به نظر می رسد عملکرد آقای موسوی هم برای اکثر مردم پذیرفته نیست.
 
سپیتزر: مسئله اصلی آزادی است. شما قطعاً دارید این واقعیت را نادیده می گیرید که در فضای سیاسی داخل ایران سرکوب وجود داشته. کسانی که صدای مخالفت بلند کردند، با حبس خانگی یا بدتر از آن مواجه شدند و در واقع باید گفت وقتی پای حقوق مدنی به میان می آید، دولت ایران به دولت قذافی نزدیک‌تر است تا به دموکراسی و سیاست مدارانی که ما... فکر می کنم من و شما در این مورد اتفاق نظر داشته باشیم.
 
مرندی: نه این‌طور نیست. به نظر من در آمریکا، دموکراسی و سیاست به این اندازه که شما می گویید توأم با آزادی نیست. چون من افرادی را می شناسم، مسلمانانی، که از طرف سازمان اف‌بی‌آی به شدت تحت فشار هستند. باور کنید در آمریکا مسلمان بودن اصلا ساده نیست.
 
اما در مورد مقایسه‌ی حکومت ایران با حکومت قذافی، خیر، قطعاً تفاوت بسیار زیادی وجود دارد. کافی است روزنامه های ایرانی را ببینید و محتویات وب سایت‌های داخل کشور را بخوانید تا متوجه شوید چه طیف عظیمی امکان فعالیت دارند.
 
در ایران، سخنان و دیدگاه‌های رئیس مجلس با سخنان و دیدگاه‌های رئیس جمهور تفاوت زیادی دارد. در مجلس، فراکسیون اصلاحات وجود دارد و بد نیست همین جا اشاره کنم که آنها هم به تازگی آقای موسوی را محکوم کرده اند. جناح اصولگرایان که اکثریت مجلس را تشکیل می دهد، خود شامل فراکسیون‌های مختلف است که در موارد مختلف با هم اخلاف نظر دارند و بحث می کنند. بنابراین، در ایران موازنه‌ی قدرت وجود دارد. به نظر من مشکل در اینجاست که در آمریکا چهره بسیار غیرواقعی و هجوآمیزی از ایران نشان می دهند. ما ادعا نمی کنیم ایران مدینه‌ی فاضله است، همان‌طور که آمریکا هم نیست.
 
سپیتزر: پروفسور، مدینه‌ی فاضله...
 
مرندی: ولی معمولاً آنچه به آمریکایی‌ها نشان داده می شود با آنچه واقعا در ایران رخ می دهد، تفاوت بسیار دارد. 
 
سپیتزر: ملاک ما برای قضاوت در مورد وضعیت دیگران، مدینه‌ی فاضله نیست. برای سنجش وضعیت خودمان هم نیست. ولی در حقیقت در ایران اثری از آزادی بیان یا اجازه‌ی تجمع و اعتراض نیست و اینها حداقل آزادی‌هایی است که امروز مردم از لیبی گرفته تا مصر برای به دست آوردنش دست به اعتراض و مبارزه زده اند. اهمیت قضیه در اینجاست ولی اجازه بدین چون شما بحث سیاست خارجی را پیش کشیدید، یک لحظه بحث را عوض کنیم.
 
مرندی: پیشنهاد می کنم شما ترجمه چند تا از سخنرانی‌های نمایندگان مجلس را مطالعه کنید یا بعضی وب سایت‌هایی که علیه رئیس جمهور و سیاست‌های وی مطلب می نویسند و او را به شدت مورد حمله قرار می دهند. چرا اینها را ترجمه نمی کنید؟ در این صورت روشن خواهد شد که آزادی بسیار زیادی در کشور وجود دارد.
 
سپیتزر: این کار را می کنیم و آنچه من دیدم این بود که اخیراً به‌خاطر هدایت مخالفت‌ها علیه احمدی نژاد، در مجلس علیه موسوی و کروبی شعار داده شد و نمایندگان خواستار مرگ آنها شده اند. ولی از بحث اصلی دور نشویم. من یک سئوال کاملاً متفاوت از شما دارم.
 
مرندی: سر دادن شعار یک حرکت نمادین است. هیچ ربطی به کشتن کسی ندارد. مسئله‌ی اصلی در اینجاست که از نظر اکثریت قاطع مردم، آقای موسوی و آقای کروبی با اغتشاش‌هایی که ایجاد کردند و با پذیرفتن حمایت آمریکا، گروه‌های سلطنت طلب و سازمان‌های تروریستی مثل مجاهدین خلق خیلی زیاده روی کرده اند. از نظر ایرانیان چنین حرکت‌هایی قابل قبول نیست.
 
سپیتزر: پروفسور مرندی، آیا درست هست که شما را سخنگوی دولت ایران بدانیم؟ شما مرتب تکرار می کنید که صرفاً استاد دانشگاه هستید ولی هیچ کدام از دیپلمات‌های ایرانی در نیویورک حاضر نیستند با رسانه ها مصاحبه کنند و به نظر ما می رسد شما سخنگوی دولت ایران هستید، این را به عنوان انتقاد نمی گوییم. آیا این برداشت ما درست است؟
 
مرندی: من نه برای دولت ایران کار می کنم و نه بودجه ای از دولت آمریکا دریافت می کنم. صادقانه بگویم، اگر می بینید فقط عده‌ی معدودی حاضر هستند مصاحبه کنند، به این علت است رسانه های غربی گاهی برخورد بسیار زشتی دارند. خاطرم هست مدتی قبل در برنامه‌ی دیگری از شبکه‌ی سی‌ان‌ان حضور پیدا کردم و رفتار مجری (اسم نمی برم) بسیار زننده بود. بسیاری از همکاران من گفتند چرا خودت را اذیت می کنی؟ ولی من احساس می کنم افرادی نظیر من وظیفه داریم تصاویر غلط و رایج از ایران را از بین ببریم و به جامعه‌ی آمریکایی و افرادی که درک بالاتری دارند، نشان بدهیم که نگرش آنها نسبت به ایران غلط است و باید سیاست‎هایی که در قبال ایران به کار گرفته می شود، تغییر کند. چنانچه امریکا ایران هراسی و اسلام هراسی را کنار بگذارد، متوجه خواهد شد که ملت و دولت ایران با روی باز از آشتی استقبال می کند، مشروط بر اینکه امریکا صداقت به خرج بدهد. امریکا نباید به ایران به چشم یک خطرذاتی نگاه کند.
 
سپیتزر: بسیار خب، پروفسور، خیلی ممنون که در این گفتگو شرکت کردید. امیدوارم من یا این برنامه به نظرتان زننده نیامده باشد.
 
مرندی: خیر.
 
سپیتزر: و امیدوارم بتوانیم باز هم از این نوع گفت‌وگوها داشته باشیم.
 
مرندی: از دعوت شما ممنونم. 
 
منبع : رجانیوز
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

هاشمی رفسنجانی :

من سه خط قرمز روشن دارم .

۱- نظام

۲- ولایت فقیه

۳- شخص آیت الله خامنه ای

؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

۲ مداحی میثم مطیعی خدمت مقام معظم رهبری


دانلود مداحی اول ( رهبر من )


دانلود مداحی دوم ( جان من سید علی )



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰
امام خمینی (ره) :

اگر ملتی بخواهد بطرف سعادت پرواز کند ، باید با دو بال تهذیب نفس و علم باشد .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

 چند دقیقه پیش سایت BBC Persian رو چک می کردم . چیزی نوشته بود در یکی از خبرهاش جالب دیدم شما هم ببینیدش و خودتون قضاوت کنید :

اردشیر امیر ارجمند، مشاور میر حسین موسوی (؟) به بی بی سی فارسی گفت: "بازداشت (؟) آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان یکی از پرمسئله ترین رخدادهای تاریخ جمهوری اسلامی (؟) است. ما شاهدیم که بعد از 32 سال که آقای قذافی امام موسی صدر را به گروگان گرفت، حکومت جمهوری اسلامی نخست وزیر 8 سال دفاع مقدس و ریاست دو دوره مجلس شورای اسلامی را که در بین متدینین و انقلابیون جایگاه ویژه ای دارند (؟؟؟؟؟)، به گروگان گرفته اند."  

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

آقای خاتمی گفت :  آن چیزی که ما می گوییم اصلاحات ٫خدا پیغمبر و همه ی این ها هم قبول و نظامی را می خواهیم که ارزش های الهی در آن حاکم باشداحکام الهی در آن اجرا شود. 

 

روزی خاتمی این بود  

 

 

 

و اما امروز ... 

 

 

 

آقای خاتمی در ایتالیا 

 

 

 

جاسوس آمریکایی که توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد (خانوم کنار آقای خاتمی) 

 

 

 

جشن چلچراغ  

 

  

 دبیر کل ناتو

خیلی جالب است . نمردیم و معنای ارزش های الهی را هم فهمیدیم !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

 

 

اوباما بعد از انتخابات ایران : جلوگیری از اعتراضات مردمی بر خلاف آزادی است و باید گذاشته شود مردم اعتراضات خود را بیان کنند و سرکوب آنان دور از دموکراسی است . 

 

اوباما بعد از انقلاب مصر : مردم مصر نباید در اعتراضات خود افراط کنند و باید مصر را به آرامش برسانند و این تنها با شکیبایی  امکان پذیر است .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

حالا از تمام این موارد بگذریم نمی توان از ساده لوحی عده ای در داخل گذشت . به راستی آقایان ساده لوح نمی دانند با این حرکات و این دعوت ها تنها بهانه ای به دستگاه تبلیغاتی استکبار می دهند تا به جای پرداختن به موضوع درجه ی اول خبری دنیا یعنی موج بیداری اسلامی به پوشش خبری چند تجمع صد نفری  در تهران بپردازند . و پوشش خبری چهارتا سطل زباله ی در حال سوختن جای خود را به پوشش خبری ریخته شدن خون این همه مسلمان در بحرین و لیبی بدهد . راستی آقایان ساده لوح نمی دانند تغییر زاویه ی دوربین های شبکه های خبری استکبار از دنیای اسلام به سمت تهران در واقع این امکان را به دیکتاتورهای وابسته به استکبار می دهد که آتش از هلی کوپتر به روی مردم بریزند و آیا هدیه ای از این بهتر می توان به آمریکا و شبکه های خبریش  داد؟ 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

انقلاب مصر ؛ ایران 57 یا تهران 88


سی سال برای یک انقلاب عمر کمی است . عمر کمی است که بتواند خود را تثبیت کند ، چه برسد به آنکه صادر هم بشود و در کشورهای دیگر الگو قرار گیرد . البته حالا عمق کلام حکیمانه ی پیر جماران قابل درک می شود .« این انقلاب باید صادر شود. » صرف نظر از اظهار نظرهای مغرضانه  امروز موج بیداری اسلامی در جهان اسلام نشات گرفته از ایران 57 می باشد و صد البته در این بحبوحه حساس استکبار با تمام قدرت سعی می کند بگویید این ها همه تاثیر گرفته از تهران 88 است و چه بسیار افراد نا آگاه و ساده لوح بنزین پای این شعله نیم سوز می ریزند و لحظه ای این شعله کوچک بزرگ می شود اما دوباره سر فرو می کشد . حالا نکته ی بسیار بسیار جالب و قابل تامل این قضیه این جاست که استکبار برای این که چهره ی دموکراسی خواهانه اش بهم نریزد خود را هم صدا با ملت های تازه بیدار شده از خواب غفلت می کند اما در عین حال نماینده اش را راهی عربستان می کند . ما که نفهمیدیم شما طرف ملت های آزادی خواه هستید یا طرف دولت های وابسته به خودتان و صد البته تا زمانی که این دولت ها برای شما فایده داشته باشند شیره ی آن ها را می مکید و زمانی که خشک شدند دیگر آن ها را یادتان می رود و شروع به برنامه ریزی برای رخنه در صفوف ملت های انقلابی می کنید . البته این وسط دیکتاتورهای دیگر باید حساب کار دستشان بیاید و آخر عاقبتشان را ببینند .یا شاید بهتر است بگوییم این آقایان دیکداتور اگر قرار بود عبرت بگیرند از محمد رضای بدبخت باید عبرت می گرفتند که پس از این همه خوش خدمتی آخر کارش به جایی رسید که بگویید « یعنی در این دنیا جایی نیست که من بقیه ی عمرم را در آن بگذرانم .» عجیب است و البته عبرت آموز ... .

البته گفته می شود بن علی حاکم دیکتاتور تونس هم به همین دردسر دچار شد . نکته ی جالب وقایع اخیر این است که عده ای دست به هر کاری می زنند تا انقلاب مصر را یک انقلاب لیبرال معرفی کنند . از بی بی سی فارسی گرفته که چپ و راست مصاحبه ی تلفنی ساختگی پخش می کند که آری مردم مصر فقط می خواهند مبارک برود و انتخاباتی هم این وسط مسط ها اجرا شود تا العربیه که می رود با چهارتا جوان مصاحبه می کند و نتیجه گیری جمعی می کند . انگار این شبکه ها نماز جمعه ی مردم مصر را ندیده اند . انگار خود بی بی سی صحبت های کمال الهباوی را در برنامه ی خودش نشنید . « من از امام خامنه ای و تمام کسانی که از انقلاب مصر حمایت می کنند تشکر می کنم ... اگر آن ها (مردم مصر ) دولت اسلامی بخواهند که امیدوارم این طور شود ، این خواسته ملت است ... من امیدوار بودم دولت خوبی مثل دولت ایران و رئیس جمهور خوب و شجاعی مثل آقای احمدی نژاد داشتیم .» آری این ها صحبت های کمال الهباوی که یکی از رهبران شاخص اخوان المسلمین بوده که اتفاقا چند روز پیش در کنفرانس وحدت اسلامی شرکت کرد و در بین گروهی از اندیشمندان جهان اسلام با رهبری هم دیدار کرد . جالب آن جاست که همین بی بی سی خیلی سعی کرد تا اخوان المسلمین را گروهی لیبرال معرفی کند که مقابل صحبت های رهبری در نماز جمعه موضع گرفته اند . حتی کار به جایی رسید که بی بی سی فارسی گفت  نوه ی بنیان گذار اخوان المسلمین گفته مردم مصر اصلا حکومت اسلامی نمی خواهند . بالاخره بی بی سی است و ارائه ی این گونه اخبار و تحلیل از آن طبیعی است .

ضمیمه :

حالا از تمام این موارد بگذریم نمی توان از ساده لوحی عده ای در داخل گذشت . به راستی آقایان ساده لوح نمی دانند با این حرکات و این دعوت ها تنها بهانه ای به دستگاه تبلیغاتی استکبار می دهند تا به جای پرداختن به موضوع درجه ی اول خبری دنیا یعنی موج بیداری اسلامی به پوشش خبری چند تجمع صد نفری  در تهران بپردازند . و پوشش خبری چهارتا سطل زباله ی در حال سوختن جای خود را به پوشش خبری ریخته شدن خون این همه مسلمان در بحرین و لیبی بدهد . راستی آقایان ساده لوح نمی دانند تغییر زاویه ی دوربین های شبکه های خبری استکبار از دنیای اسلام به سمت تهران در واقع این امکان را به دیکتاتورهای وابسته به استکبار می دهد که آتش از هلی کوپتر به روی مردم بریزند و آیا هدیه ای از این بهتر می توان به آمریکا و شبکه های خبریش  داد؟

و سخن در این باب بسیار است و قلم من قاصر ...

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰
راهپیمایی دانشجویان و کارمندان و اساتید دانشگاه های همدان در اعتراض به تجمعات منافقان در روز 25 بهمن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰


آیا دقت کرده اید اگر میر حسین موسوی و رفقایش هم اکنون محاکمه شوند دوربین خبرگزاریها و شبکه های خبری از روی کشورهای در حال انقلاب کنار می رود و استکبار هر کاری که بخواهد می تواند در این کشورها انجام دهد ؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

ترجمه ی خطبه عربی رهبر انقلاب در نماز جمعه خطاب به مردم مصر و تونس


البته ما که بیرون دانشگاه نشسته بودیم و در حالت عادی هم به زور صدا به ما می رسید!


::برای مطالعه متن ترجمه روی ادامه مطلب کلید کنید::


***



درود بر آحاد امت اسلامی هر جا که باشند. اکنون در دنیای اسلام حادثه ای بزرگ و باشکوه و سرنوشت‌ساز در حال وقوع است. حادثه‌ ای که می تواند همه معادلات استکبار را در این منطقه بسود اسلام و بسود ملت‌ها دگرگون سازد. حادثه‌ ای که می تواند عزت و کرامت را به ملت‌های عرب و امت اسلامی برگرداند و غبار ده‌ها سال رفتار ظالمانه و تحقیر و تذلیلی را که از سوی آمریکا و غرب بر این ملت‌های کهن و ریشه‌دار وارد آمد، از سر و روی آن‌ها پاک کند....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

حسین در تشییع جنازه پدر به چه می اندیشد؟
چرا پدرم را کشتند؟
آیا بحرین آزاد را خواهم دید؟
حسین تنها نام من بود یا الگوی من و پدرم؟
--
تصاویری از تشییع جنازه شهید عبدالضا بوحمید؛ صبح سه شنبه، بحرین


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

غیر آن شیخ و سید که فتنه گرند بنی آدم اعضای یک پیکرند !


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۸۹ ، ۱۲:۰۰

بسم الله الرحمن الرحیم 

من هم اکنون در نجف اشرف هستم 

دیروز در سامرا بودیم و روز گزشته کاظمین 

امام هادی و امام عسگری و مادر و عمع امام زمان (عج)‌ ظریح نداشتند . هنوز هم آثار بمب گزای مشخص بود . دیوارهای خاکی .  

حرمین شریفین کاظمین خیلی با صفا بود . غیر قابل تصور ... 

اما ضریح مطهر امام علی (ع) چیز دیگری است . بزرگ و پر ابهت ... 

ان شا الله چند روز دیگر حرم سیدالشهدا ...




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۸۹ ، ۱۲:۰۰

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۸۹ ، ۱۲:۰۰


حی علی خیر عمل ؛ شعار بسه پس کو عمل ؟

عجب جای عجیبی است این قوه قضائیه و صد البته مستقل ٬ مستقل از نظرات مردم ٬ مستقل از نظرات عدالتخواهان ٬ مستقل از نظرات تخصصی اهل فن و هزاران استقلال ...

ما را بگو منتظر بودیم بالاخره پس از این همه اهم و تلم ٬ خدایی نکرده ٬ گوش شیطان کر جناب آقای عزیز کرده بزرگوار  « مهدی هاشمی » که سایه ی پدر بزرگوارش بر او مستدام باد - ان شا الله - را محاکمه کنند اما جالب است می بینیم شخصی را محاکمه کرده اند که تنها خبر انزجار دانشجویان از این عزیز کرده گرامی را اعلام کرده ؛ تقاضای ۲۲۰ تشکل دانشجویی که خواستار رسیدگی به اتهامات مهدی هاشمی عزیز و بزرگوار بودند . کاوه اشتهاری ٬ مدیر مسئول روزنامه ایران ٬ آن هم به تحمل ۱۰ ضربه شلاق و ۶ ماه حبس تعزیری . واقعا عدالت را می توان از تک تک قسمت های این حکم لمس کرد !

با این رویه که آقایان در پیش گرفته اند علی الحساب مطالبه ی عمومی ملت بجای  محاکمه سران فتنه  باید اصلاح قوه ی قضائیه شود !

بنده ی خدا می گفت در جلسه دادگاه غیر از دفاعیات خود حداقل ۵۰۰ صفحه سند تنها در مورد یکی از اتهامات مهدی هاشمی ارئه کرد که هر عقل و ذهن صد البته سالم و سالم وسالم آن را نه تنها می پذیرد که اگر دوستدار نظام هم باشد غصه آن را هم می خورد اما واقعا ...

آن وقت  می گویند چرا به قوه قضائیه انتقاد می کنید . ما به قوه قضائیه انتقاد نمی کنیم ٬ ما از دست آن خون گریه می کنیم .

البته آقایان در قوه قضادیه حق دارند . وقتی در اوج حوادث پس از انتخابات و در اوج فتنه گری فائزه هاشمی در خیابان ها ٬ او را دستگیر می کنند و بالاترین نهاد امنیتی یعنی وزارت اطلاعات تنها ۲ ساعت می تواند او را در بازداشت نگه دارد معنایش چیست ؟

معنایش شاید در بیان حضور فائزه هاشمی در خیابان ها از زبان پدرش مستتر باشد . « او برای خوردن ساندویچ به خیابان آزادی رفته بود » و وقتی کسی برای خوردن ساندویچ به خیابان می رود چرا باید او را دستگیر کرد ؟ پس متهم بی گناه است و باید آزادش کرد !

خوب نتیجه می گیریم زور آقایان در قوه قضائیه به فرزندان اقای هاشمی نمی رسد بجایش کاوه اشتهاری را محاکمه می کنند . البته اگر بپذیریم اصلا زوری زده شده !

بالاخره کسی باید گرفته شود و چه فرقی می کند که باشد . مهم نیت است که گوش شیطان کر کاملا الهی ! است . مبارزه تا رفع فتنه .

خداخیرتان دهد

کاوه اشتهاری ؛ مدیر مسئول روزنامه ایران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۸۹ ، ۱۲:۰۰

  

شعری که استاد امیر عاملی قزوینی در باره شجریان گفته : 


 

گم شدی آوازه خوان پیر ما / گم شدی آخر به زیر دست و پا

کرد بیگانه تو را ابزار خویش / خود شدی تا نور حق دیوار خویش

ربنایت چون خودت از یاد رفت / خیل شاگردان، هلا! استاد رفت

رفته‌ای از پیش ماها دور حیف / در سر پیری شدی مغرور حیف

مطرب عهد شبابم بوده‌ای / مزه نان و کبابم بوده‌ای

خوب می‌خواندی صدایت خوب بود / بعد تاج اصفهان مطلوب بود

می‏زدی چه چه برای شیخ و شاب / با نوای تار و تنبور و رباب

هست ساز اینک ولی آواز نیست / یک در گوشی به سویت باز نیست

تا نپیوندی عزیزم بر زوال / کاشکی بودی مرید اعتدال

مکر آمریکا تو را منفور کرد / زرق و برق غرب چشمت کور کرد

چونکه پیراهن دو تا شد بد شدی / مثل آن مطرب که بد می‌زد شدی

«سایه»ات فرموده بود آوازه‌خوان / که مرید پیردل باش و بمان

لیک ‌ای مطرب دریغا که غرور / کرد از مردم تو را صد سال دور

وقت پیری ناز کردی با همه / ناز را آغاز کردی با همه

ناز کم کن سوی ملت باز گرد / کم بگو از یأس ای استاد زرد»  


 

البته متاسفانه ایشان پس از سرودن این اشعار مورد تهاجم بسیاری از آزادیخواهان ! آگاه !! قرار گرفتند و اشعار توهین آمیزی هم نسبت به ایشان سروده شد. 

 

روزی شجریان در شبکه صدای آمریکا در یک گفتگوی زنده گفت : من از اول هم با آقای خمینی مخالف بودم! 

جالب است که بعداز این همه فعالیت صلح طلبانه ! همچنان می آید و می رود و قصد کنسرت دارد.  

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۸۹ ، ۱۲:۰۰

امروز این کتاب رو دقیقا در اوج امتحانات تموم کردم . کتاب قشنگی بود که رسول ایمانی نسب اون رو نوشته و مرکز مطالعات و پژوهش های سازمان بسیج دانشجویی  در تیراژ ۵۰۰۰ قطعه چاپ کرده . کتاب قصه ی یک دانشجوی بسیجی است که در یک اتفاق دختری به نام پرستو در دانشگاه وارد زندگیش می شه و دربرهه زمانی پرتشنج قبل از انتخابات درگیر مسائلی می شه و در نهایت ... 

ما که خوندیم و خدایی لذتش رو بردیم . البته در خلال توصیفات زیبا و داستان مهیج بحث های خاصی هم شکل می گیره که من فکر می کنم می تونه سرآغاز راه جدیدی در نویسندگیه این تیپی باشه . 

در داستان وضعیت کشور قبل و بعد از انتخابات به طور نمادین به تصویر کشیده می شه که به نظر من این ویژگی داستان رو بسیار متمایز کرده . 

 

drash7.tk

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۸۹ ، ۱۲:۰۰


:: پس نتیجه می گیریم ::


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۸۹ ، ۱۲:۰۰

انقلاب سوم ؛ نه دی

لینک مجموعه ای از عکس های متفاوت از 9 دی

http://drash.persiangig.com/image/drash7.tk/9 day

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۸۹ ، ۱۲:۰۰

وقتی وارد Gmail ام شدم در قسمت Gmail - Buzz یکی از رفقا کامنتی قرار داده بود که ...



متن :

دیشب یکی از رفقام تو گشت بود که یکی از منافقین از پشت میزنه به موتورش
خودش در جا شهید میشه
کسی که ترک ش بود چند جا شکستگی داره تو بیمارستانه
اگه یک نفر دشمن نظام اینطوری میشد چند ماه خبر اول بود ؟؟؟
بسیجیان مظلوم این نظام که رای حفظ امنیت کشور جان میدهند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۸۹ ، ۱۲:۰۰

بسم الله الرحمن الرحیم

عجیب بود، دفاعیات آقای صادق لاریجانی پس از شاهکارش بسیار عجیب بود . می گفت: همه در مقابل قانون باید یکسان باشند. می گفت: حرف ما بسیجی و حزب اللهی نیست ، حرف ما جرم و مجازات است. می گفت: اونموقع که آقایان داشتند استراحت می کردند ما داشتیم با فتنه گران برخورد می کردیم. می گفت: من یک سال پیش گفتم سران فتنه مجرمند. می گفت: می خواهید من رو مقابل حزب اللهی ها قرار بدهید؟ می گفت: من دست بسیجی رو می بوسم.

اما نمی گفت اگر همه باید مقابل قانون یکسان باشند پس چرا خاندان هاشمی نباید در مقابل قانون پاسخگو باشند . پس چرا مهدی هاشمی محاکمه نمی شود . یعنی نمی شود مهدی هاشمی را غیابی محاکمه کرد؟ مهدی هاشمی پیشکش . اصلا می گوییم او در ایران نیست و فرار کرده و نمی توان او را محاکمه کرد ! فائزه چی؟ او را نیز نمی توان محاکمه کرد؟ جرمش معلوم نیست؟ یا مثلا پایگاه مردمی دارد و دستگیریش موجب بلوا و آشوب می شود؟ یا این که آقایان خوش ندارند محاکمه شود؟ خیلی عجیب است این حرف آقای صادق لاریجانی « من یکسال پیش هم گفتم سران فتنه مجرمند » . آیا صرف گفتن ایشان کافی است؟ بابا آقای لاریجانی انقدر با فتنه گران برخورد قاطع نکن! اصلا بنده ی حقیر اعتقاد دارم این برخورد قاطع ریشه ی هرگونه فتنه انگیزی در آینده ی نظام مقدس جمهورس اسلامی ایران را خشکاند! مشخص است وقتی حسین قدیانی و بچه حزب اللهی ها و بسیجی ها لب به انتقاد بگشایند از نظر آقای لاریجانی و دادستان می شود مصداق جرم . حالا باز جای شکرش باقی است نگفتند جنایت! وقتی مصداق برخورد قاطع با سران فتنه می شود یک اظهار نظر آن هم یک سال پیش پس بسیار منطقی است که انتظار محاکمه و اجرای حکم عادلانه می شود جرم! آقای صادق لاریجانی، رئیس قوه ی قضائیه ما نمی خواهیم بدانیم شما یک سال پیش چه گفتید، ما می خواهیم بدانیم از یک سال پیش تا امروز شما در قبال فتنه گران چه کردید؟ آیا این بد است؟ آیا این جرم است؟ پس اگر جرم است ما را هم دستگیر کنید!

 جالب است که آقای صادق لاریجانی گفته : حرف ما بسیجی و حزب اللهی نیست، حرف ما جرم و مجازات است. آیا واقعا حرف شما در این قضیه جرم و مجازات است؟ پس تعریف شما از جرم واقعا باید شنیدنی باشد! حتما فردا روزی اگر یک بچه بسیجی یا حزب اللهی از وضع مجلس و مثلا وام های 100000000(صد میلیون تومان) به نمایندگان در ابتدای کار مجلس هشتم یا مثلا قانون حمایت از دله دزدی های آقای ... ، ببخشید قانون دانشگاه آزاد انتقاد بکند این هم می شود مصداق جرم! آیا شما نمی دانید این نوع تفکر است که باعث شده علی رغم حرف بابایمان که بسیار هم تاکید دارد فضای آزاد اندیشی در دانشگاه ها برقرار شود این مهم اتفاق نمی افتد. چطور وقتی آقای زیبا کلام در مناظره می گویید اندیشه های امام برای زمان خودش است و عملا تکرار همان حرف های امثال گنجی را می کند مصداق جرم شناخته نمی شود؟ آیا مصداق جرم فقط شامل انتقاد از برادران و صد البته خودتان است؟

جالبتر از همه این جمله ی آقای صادق لاریجانی است « اونموقع که آقایان داشتند استراحت می کردند ما داشتیم با فتنه گران برخورد می کردیم ». لابد آقای لاریجانی و رفقا و صد البته برادرانشان بودند که 8 ماه هر روز در خیابان ها مقابل عده ای آشوب گر می ایستادند و از جان و مال و ناموس مردم حفاظت می کردند! آنان بودند که ده ها شهید در این 8 ماه تقدیم انقلاب کردند. آن ها بودند که در فضای اینترنت به مبارزه جدی با موج حملات سبزها می پرداختند. و البته آن ها بودند که افتضاح کهریزک را برقرار کردند که در نهایت بابایمان حکم تعطیلیش را داد. جالب است علی یشان که اصلا آتش بیار معرکه بود. تا آخر ایستاد ببیند پیروزی با کیست بعد اعلام موضع کرد یعنی وقتی بوی الرحمن سبزها بلند شد! البته آقای لاریجانی راست می گوید که ما داشتیم با فتنه گران برخورد می کردیم. بالاخره ایشان یک سال پیش قاطع ترین برخورد با فتنه گران را انجام داده یعنی گفته « من یک سال پیش هم گفتم سران فتنه مجرمند ». (هر کس این متن را می خواند مدیون است اگر اسفند دود نکند) .

آقای صادق لاریجانی فکر می کند که مثلا این یک توطئه است تا ایشان را مقابل بچه حزب اللهی ها قرار دهند. گذشت این سال ها ثابت کرده هر آنکس که اهل مصامحه و مصلحت اندیشی های بیهوده و هزاران سیاست بازی بوده کسی است که از دل های بچه بسیجی و حزب اللهی بیرون می رود و هر کس تا هر زمان که روحیه ی انقلابی و مبازره با اشرافیت را در خود حفظ کند و مردانه در میدان عمل ظاهر شود هیچ گاه از دل من و امثال من بیرون نمی رود.

در ادامه ی قسمت های اندک و البته گلچین شده سخنرانی آقای صادق لاریجانی ایشان گفت: من دست بچه بسیجی ها را می بوسم. علی الحساب که شما دست بچه بسیجی را قطع کرده اید و قلمش را شکستید. قلمی که هزاران کینه از انقلاب داشته نتوانستند آن را قطع کنند و شما توانستید!

آقای لاریجانی شما گفتید « انتقاد هم می کردند . بابا ما خوشحال هم می شویم از انتقاد » واقعا خوشحال می شوید؟

افلا تعقلون؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۸۹ ، ۱۲:۰۰


 


حرف حق یک بچه بسیجی مخلص را هم نتوانستند تحمل کنند ...

وبلاگ حاج حسین قدیانی رو هم فیلتر کردند ...

به قول حاج حسین « به خاطر توهین وبلاگ فلان به امام عزیز و سایت بهمان به رهبر حکیم، کاری با این رسانه ها ندارد، لابد این را می رساند که از نظر دستگاه قضایی، خواص بی بصیرت منزلت و شانی بالاتر از همه حتی ولایت فقیه و مصادیق مبارک آن دارند » خوب راست می گه دیگه حاج حسین قوه لاریجانی ها با سایت هایی که علنا به امام و رهبری توهین می کنند کاری نداره چون آقایان تحمل صدای مخالف ( بخوانید لجن پراکنی ) را دارند اما چهارکلام حرف حسابی که از سینه ی یک دلسوخته انقلاب بیرون می آید مصداق لجن پراکنی می شه و سایتش باید علی رقم محلت یک روزه نصف شب فیلتر بشه . ...



حاج حسین گفت :

«  این احضاریه باید خالی از اشکال حقوقی باشد و فی المثل نام پدرم را درست باید قید کنند که دست بر قضا پدر من هم مثل بعضی ها "علی اکبر" نیست و البته "اکبر" خالی هم نیست؛ "شهید اکبر قدیانی" است. قوه قضاییه باید این کلمه "شهید" را حتما در برگه حکم جلب و احضاریه درج کند و اما من زندان جمهوری اسلامی را هم جای مقدسی می دانم. تا حاکم "علی" است این فقط راهپیمایی های ما نیست که حکومتی است. زندان رفتن ما هم حکومتی است. این جان من و این حکم دستگاه قضایی، که با من هر چه کند، فقط یک چیز می گویم؛ بابای ماست خامنه ای. »


خط قرمز های جمهوری اسلامی شده برادران لاری جانی



در ادامه مطلب یادداشت ویژه حاج حسین قدیانی پس از فیلتر شدن قطعه ۲۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۸۹ ، ۱۲:۰۰

 



زیباکلام و روانبخش

چند روز پیش مناظره بین آقای صادق زیباکلام و روانبخش در دانشگاه بوعلی به همت بسیج دانشجویی با موضوع  فلسطین   برگزار شد .

اما در آن مناظره چند نکته توسط آقای زیبا کلام مطرح شد که بسیار جای تامل داشت .

  1. وقتی بیت « بنی آدم اعضای یکدیگرند ... » توط آقای روانبخش مطرح شد آقای زیبا کلام گفتند که این اشعار مال ۷۰۰ سال پیش است و در مقابل به حرف یکی از مقامات اسبغ اسرائیل رجوع کردند و آن را اصل دانستند .
  2. این مقام صهیونیست گویا اعتقاد داشته که «هیچ کشوری دوست و دشمن ثابت ندارد» اما نکته ای که به ذهن من می رسد این است که شاید کشورها دوست و دشمن ثابت نداشته باشند اما اسلام که دوست و دشمن ثابت دارد ! پس کشورهایی که دائیه ی اسلام حقیقی را دارند و بر این اعتقادشان پایبند هستند طبق خاصیت تعدی دشمن و دوست ثابت دارند مگر این که آن دوست یا دشمن مواضع خود را تغییر دهد و کلا ملاک تشخیص المان هایی استخراجی از اسلام متناسب با شرایط کشور اسلامی است .
  3. آقای زیبا کلام گفتند «عده ای از صهیونیست ها برای خنجر زدن به اسلام کشور اسرائیل را بوجود آوردند»
  4. آقای زیبا کلام در قسمت دیگری از صحبت هایشان گفتند «آیا قضیه ی هلوکاست ربطی به پیدایش اسرادیل دارد که ما آن را به هم می چسبانیم» واقعا بعید است که آقای زیبا کلام نداند که این ما نیستیم که این دو قضیه را به هم می چسبانیم بلکه خود اسرایلی ها هستند که اتفاقا با تبلیغات بسیار زیاد سعی می کنند با چسب های بسیار قوی این قضایا را به هم بچسبانند .
  5. همچنین ایشان فرمودند «این قضیه که فلسطین مظلوم است و اسرائیل ظالم  این ها توهم خودمان است » من فکر می کنم این قضیه دیگر انقدر بدیهی است که نیاز به توضیح ندارد .
  6. در قسمتی دیگر ایشان فرمودند « ما به مجموعه ی فلسطین کمک نمی کنیم ما به یک گروه خاص و جریان خاص که همسو با تفکرات ما است کمک می کنیم » در توضیح این صحبت آقای زیبا کلام باید عرض کنم که اگر منظور آقای زیبا کلام این است که ما باید کمک ها را به جنبش عمل به سرکردگی ابوماذن بدهیم و نباید کمک ها به حماس داده شود باید سوال شود که آیا یک جنبش سازشکار که هیچ توجهی به منافع فلسطین ندارد و حتی مشروعیت خود را از کشور های عربی می گیرد و نه ملت فلسطین به نطر ایشان نماینده ملت فلسطین است و حماس که با رای ملت فلسطین بر سر کار آماده نماینده ملت فلسطین نمی باشد ؟ خوب این که خوب است نماینده ملت فلسطین همسو با انقلاب اسلامی باشد مگر نه این است که ملت فلسطین همسو با تفکرات انقلاب اسلامی است ؟
  7. ایشان گفت « اسرائیلی ها برای سرکوبی انقلاب چه کار کرده اند ؟ آن ها حتی از همه از ایران زودتر خارج شدند » منظور ایشان این بود که اسرائیل هیچ گونه خللی در مسیر پیروزی انقلاب ایجاد نکرده ! این کلام بحدی خنده آور است که حتی کودکان هم از آن تعجب می کنند . سیاست اسرائیل همواره بر این بوده که به نوعی چراغ خاموش عمل کند . فقط ذکر یک نمونه را کافی می دانم . آیا این موساد نبود که به شاه کمک کرد تا ساواک را راه اندازی کند و بعد ها در تجهیز آن به محمد رضا کمک کرد ؟
  8. آقای زیبا کلام گفت « در ایران همه رسانه ها دست یک ارگان است » ولی ایشان توضیح ندادند که اگر این چنین است پس ایشان چطور نطراتشان را در روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب اعلام می کنند ؟
  9. او گفت « اسرائیلی ها در طول این سال ها کجا به یک گروه اسلامی ضربه زدند » البته این سوال در نوع خود بشدت استفهام انکاری دارد . ما نمی دانیم که آقای زیبا کلام ضربه را چطور معنا می کنند ؟
  10. دکتر در جایی از مناظره فرمود « این تئوری های دائی جان ناپلئونی که چهار تا باسواد در تلویزیون می آیند و می گویند و ما هم می گوییم این ها باسوادند پس مرگ بر اسرائیل» البته من فکر می کنم آقای زیبا کلام فقط خودشان را عالم می دانند و بقیه اگر نظراتشان با آقای دکتر متفاوت باشد پس تئوری هایشان دائی جان ناپلئونی است .
  11. ایشان فرمود « بیان  نظرات امام استفاده ابزاری از امام است » البته ایشان در طول این سال ها حداکثر تلاش خود را برای بایکد کردن امام (ره) کرده است و چندی پیش در یک مناظره گفت که « زمان حرف های امام به سر آمده » این جملات ایشان مرا یاد رفیقش انداخت که چند سال قبل گفت « امام به موزه تاریخ پیوست » اما این شخص خودش به موزه که نه به زباله دان تاریخ پیوست .

 دانلود فیلم سوال یکی از دانشجویان از صادق زیبا کلام (۳۳۵۰۹ k) جالب است که این دانشجو اعتقاد داشت ایران در حال نابودی است و روز به روز وضعیت خراب تر می شود و آقای روانبخش قبل از سوال ایشان گفته بود مگر این همه سازندگی را نمی بینید . این دانشجو گفت کشور من با پل و ساخت و ساز آباد نمی شود . بد نبود این دانشجو حداقل تعریف خود را از پیشرفت می گفت . البته این دانشجو در قسمت دیگری هم گفت ما صدایمان می لرزد چون می ترسیم ! کلا حرفهایش کمی پارادوکس داشت 

 دانلود فیلم سوال دانشجوی بسیجی که آقای زیبا کلام به آن پاسخ نداد (۱۳۲۸۶ k) 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۸۹ ، ۱۲:۰۰

   



براستی پس از فتح خرمشهر در سال 61 ایران چرا آتش بس با عراق را نپذیرفت ؟

پس از حذف بنی صدر در سال 61، نگاهی تازه، جوان و انقلابی جای نگاه های لیبرالی و تفکرات کلاسیک در جنگ را گرفت و مسأله ی دفاع به اولویت اصلی کشور تبدیل شد. گروه های مردمی " بسیج " به سرعت تجهیزشد و روند ایجاد وحدت بین ارتش و سپاه سرعت گرفت ودر نتیجه سلسله عملیات هایی برای باز پس گیری اراضی تحت اشغال آغاز شد. اولین عملیات " فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا " بود که در شرق کارون به وسعت 3 کیلومتر دشمن را عقب زد. این اولین عملیات موفقیت آمیز پس از عزل بنی صدر بود. بعد از آن نوبت به عملیات " ثامن الائمه"رسید که در منطقه ی شمال آبادان منجر به تصرف پل های دشمن روی کارون و تأمین امنیت جاده ماهشهر-آبادان شد. البته نتیجه ی اصلی این عملیات شکست حصر آبادان بود. پس از آن رزمندگان اسلام در عملیات " طریق القدس " موفق به آزادسازی بستان و دسترسی به هورالهویزه و تأمین مرز شدند که مجموعاً 800کیلومتر را شامل می شد. سلسله عملیات های پیروزمندانه ی رزمندگان ادامه داشت تا نوبت به عملیات "فتح المبین " رسید که در منطقه ی غرب رودخانه ی کرخه موجب آزادسازی بخشی عظیمی از جنوب غرب کشور شد. دراین برهه برای اینکه جهان از فواید و آثار نگاه انقلابی رزمندگان به جنگ آگاه شود، جمهوری اسلامی ایران خبرنگاران خارجی و داخلی را به مناطق عملیاتی برد تا پیروزی ها به دید مردم جهان برسد.

پس از این سلسله عمیات های موفقیت آمیز، رزمندگان اسلام در فکر باز پس گیری خرمشهر بودند و سرانجام در عملیات بزرگ " بیت المقدس " در منطقه ای به وسعت 600 کیلومتر مربع در 10/2/61 در سه مرحله و در مدت 25 روز توانستند خرمشهر را آزاد کنند. پس از این فتح بزرگ و در لحظه ای که ملت ایران در اوج قدرت بود صداهایی از گوشه و کنار دنیا و مخصوصاً جهان اسلام بلند شدکه چرا می گذارید دو کشوراسلامی با هم بجنگند ؟ حرف درستی بود اما 22 ماه دیر گفته شد ! یعنی در روزهای نخستین که ماشین جنگی عراق که تا دندان توسط دو بلوک شرق و غرب تجهیز شده بود به پیشروی خود درخاک ایران ادامه می داد وخرمشهر تبدیل به خونین شهر شده بود نشانی از این حرف ها نبود. تنها مقایسه ی یک بند از دو قطعنامه ی شورای امنیت در فاصله ی این 22 ماه نشانگر ترس و البته یک قدم و فقط یک قدم استکبار در مقابل خودباوری اسلامی بود. در قطعنامه ی 497 که 6 مهر ماه سال59  یعنی در روزهای نخستین جنگ صادر شده بود، آمده بود که دبیر کل ظرف 48 ساعت مراتب پیگیری قطعنامه رابه شورای امنیت گزارش دهد. تنها 48 ساعت ... و در قطعنامه ی 514 که در 26 / 4 / 61 این مدت به 3 ماه افزایش یافت . البته باز جای شکرش باقی است ! در قطعنامه ی 514 که مثلاً در هنگام اوج قدرت ایران تنظیم شده بود هیچ گونه تضمینی درباره ی صلح و دفع تجاوز داده نشده بود . حتی هیچ بندی مبنی بر معرفی متجاوز، پرداخت خسارت و درکل هیچ راهکاری برای تحقق مقاصد مشروع ایران لحاظ نشده بود. انگاراین عراق است که تعیین کننده می باشد! حال سوال اساسی اینجاست که صلح و یا در حدپایین تر آن آتش بس، باید بر مبنای منطقی بنا نهاده شود و این منطق همان قطعنامه ی صادره از شورای امنیت است. پس آیا می توان بر مبنای قطعنامه ای که هیچ گونه تضمینی برای صلح لحاظ نکرده، آتش بس را پذیرفت ؟ آیا امروز در صورت بروزآتش بس و در صورت عدم حمله ی مجدد صدام! به خاک ما جوانان سؤال نمیکردند که چرا در نقطه ی اوج قدرت صلح کردید؟ حال آنکه اسناد و شواهد گواهی می داد که این یک عقب نشینی تاکتیکی از سوی عراق است تا آرایش مجدد نیروهای خود را انجام دهد و پس از تجدید قوابار دیگر به خاک ایران حمله کند. اما نکته ی دیگری هم بود و اینکه هنوز بین 900 تا 2500 کیلومتراز خاک ما در اشغال عراق بود. اگر شورای امنیت حسن نیت داشت و تنها به فکر برقراری صلح در جهان بود، چرا در قطعنامه ی 514 که در اوج قدرت ایران تصویب شد، بندی اضافه نکرد که این اراضی اشغال شده به کشور مورد تجاوز قرار گرفته بازگردد؟ اگر عراق واقعاً از حمله به ایران پشیمان شده بود و قصد برقراری صلح داشت چرا همچنان این اراضی را تحت اشغال خود نگه داشته بود؟ آیا رزمندگان ما حق انجام عملیات پس از فتح خرمشهر برای باز پس گیری این اراضی را نداشتند؟ اما در 12/9/61 شورای امنیت برای پاسخگویی به افکار عمومی قطعنامه ای دیگر (قطعنامه ی 522 ) را صادر کرد که تنها تفاوتش تشکر رسمی از عراق برای قبول قطعنامه ی قبلی بود! انگار شورای امنیت اصلاً صدای ایران را نمی شنید و ما باید این صدا را به گوش آنان می رساندیم؛ البته با ابزار خودش. جالب است این قطعنامه ها اصلاً الزام آور نبوده و آنان را می توان تنها پیشنهادی از ناحیه ی شورای امنیت به دو کشور دانست. نکته ی دیگر این که در متن قطعنامه ها از عبارت " وضعیت بین ایران و عراق " به جای " منازعه ی بین ایران و عراق"استفاده شده بود. لفظ " منازعه " دارای بار حقوقی بوده و شورای امنیت را مسئول می کند؛ در حالیکه " وضعیت "  هیچ گونه بار حقوقی نداشته است. وقتی شورای امنیت که طبق منشورملل متحد وظیفه ی اصلی ایجاد صلح در دنیا را به عهده دارد، از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی میکند، به راستی ملت ما به کجا باید تکیه می داد؟ شورای امنیت؟ آمریکا؟ یا در حالت بهترش سازمان کنفرانس اسلامی؟ جالب است که بدانید متعادل ترین موضع پس از فتح خرمشهر نسبت به بقیه ی مواضع، موضع سازمان کنفرانس اسلامی بود. در حالی که اراضی ایران هنوز در دست عراق بود، هیئت میانجیگری تشکیل داد تا به زعم خو آتش بس برقرار شود!

هم چنین طبق ماده ی 51 منشور ملل متحد، کشور مورد تجاوز تا زمانی که شورای امنیت تدابیری جهت دفع تجاوز اتخاذ نکند، حق دفاع مشروع را دارد ( همین مسئله ای که موجب شد پس از قطعنامه ی 598 ایران از لحاظ حقوقی دیگر حق ادامه ی جنگ را نداشته باشد که البته عراق به همان هم پایبند نبوده و به کرات قوانین بین المللی را زیر پا گذاشت) . با طرح این مسئله اثبات می شود که هر گونه تبعات ناشی از ادامه ی جنگ پس از فتح خرمشهر از لحاظ قوانین بین الملل متوجه شورای امنیت بوده .

اما در پایان بد نیست بدانید هدف اصلی عراق، اروند رود و خوزستان و جزایر سه گانه و موارد  مطرح شده ازناحیه شان نبوده که در اصل نابودی انقلاب نوپای اسلامی بود. طه یاسین رمضان معاون وقت نخست وزیر عراق اظهار داشته بود: « این جنگ برای عهدنامه ی 1975 ( الجزایر ) یا چند صد کیلومتر خاک و یا نصف شط العرب ( اروند رود ) نیست، این جنگ برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران است.» و در جای دیگری گفته بود : « ما بر این نکته تأکید داریم که جنگ به پایان نخواهد رسید؛ مگر اینکه رژیم حاکم بر ایران به کلی از بین برود.»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۸۹ ، ۱۲:۰۰

دیروز میهمان خانواده ی عزیزی از شهدا بودیم  

دو شهید تقدیم انقلاب کرده بودند .  

وقتی مادرش راجع به فرزندانش صحبت می کرد طوری می گفت انگار همین دیروز شهید شده اند . 

عجیب بود ... 

یکی از بچه ها وصیت نامه شهید کوچکتر را خواند ... 

شهید علی اکبر مسلمیان ... 

قسمتی از وصیت نامه شهید جالب بود ...  

اسلام از همان آغاز با خون دادن ، زندگی سراسر معنویت خودش را آغاز کرده است .  

اگر خون امام حسین (ع) و شهدای دیگر نبود آیا در حال حاضر آثاری از اسلام باقی مانده بود یا خیر ؟ 

 

و چند عکس ... 

  

عکس شهید 

 

 

 این هم عکس برادر شهید بعد از شهادت بود ( خواهر گرامی شهید دائم می گفت مادر این عکس را نبیند ) 

 

 

 کوچه ی خانه یشان در روز شهادت 

 

 

 

و کوچه ی خانه یشان در امروز 

 

 

 

قسمتی از نامه شهید به خانواده 

 

 

 

  

 

 این تمبر شهید است که به مناسبت کنگره شهدا چاپ شده 

 

  

عکس شهید در جبهه 

   

 

 این وسط ما هم فضا رو غنیمت شمردیم و با مادر یک عکس گرفتیم 

 

 

 بدرقه مادر شهید - بنده ی خدا تا وقتی ما نرفتیم جلوی در ماند 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۸۹ ، ۱۲:۰۰

چند روز پیش قسمت ما شد و رفتیم منزل شهید محمد مهدی لطفی .

مادرش خاطره ی جالبی تعریف کرد .

گفت :

آخرین باری که محمد مهدی به مرخصی آمده بود ، روزی وسط اتاق دراز کشید بود و گفت : مادر ، تو که چیزی نداری در راه خدا بدهی حاضر نیستی جان بچه ات را هم برای خدا بدهی ؟


و چند عکس ...


قاب عکس شهید بالای اتاق پذیرایی



متن وصیت نامه شهید


 


مجموعه قاب عکس های بالای پذیرایی خانه یشان



اینم عکس برادر شهید بعد از سال ها (شهید ما الان اگه بود شاید این شکلی بود ... )



و این هم اسوه صبر و مقاومت مادر بزرگوار آقا محمد مهدی


 

الهم عجل لولیک الفرج


۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۸۹ ، ۱۲:۰۰

اماممان را چقدر قبول داریم؟

امشب , جمعه (23/7/89) سومین قسمت مختارنامه را داد . تمرکز این قسمت بیشتر روی پذیرش  صلح از ناحیه امام حسن (ع) بود . تقریبا آخرهای این قسمت بود که جارچیان جار زدند حسن بن علی ردای خلافت را به معاویه داد و خود بیعت کرد . چند صحنه بعد پهلوان کیان را دیدیم که سوار بر اسب به پیش مختار آمد و در حالی که چشمانش کاسه ی خون بود گفت این صلح نامه نبود , ننگ نامه بود . چند لحظه بعد مختار به او گوشزد کرد که احساساتت را مهار کن و بدان حرفت کفر آمیز است . البته این حرف از روی ناراحتی بود اما بد نیست که کمی به روزش کنیم .

گاهی تصمیماتی که امام می گیرد برای ما غیر قابل درک است و حتی به فکر ما عقب نشینی در مقابل استکبار و مستکبر  و در نهایت تسلیم تلقی می شود . من فکر می کنم  باید با توجه به تصمیمی که امام گرفته است قواعد عقلی بیاوریم و رابطه منطقی ایجاد کنیم و در واقع به وظیفه ی خودمان یعنی اعتماد و در مراحل بالاتر تسلیم قلبی در برابر امام عمل کنیم . مانند سخن مختار . او با توجه به تصمیم امام حسن (ع) در جواب کیان که گفت : ما با خون خود معاویه را رسوا می ساختیم اظهار کرد که اگر امام می دانست که خون او معاویه را رسوا می سازد قطعا این کار را می کرد . این یعنی مختار تصمیم امام و در واقع خود امام را بطور کامل قبول دارد و پاسخش بر مبنای تصمیم امام رابطه ی منطقی را ایجاد کرد .

براستی در حال حاضر ما چقدر به اماممان اعتماد داریم ؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۸۹ ، ۱۲:۰۰