نه دی

ماییم و نوای بی نوایی؛ بسم الله اگر حریف مایی

نه دی

ماییم و نوای بی نوایی؛ بسم الله اگر حریف مایی

9-Day.Blog.ir

دست نوشته ها، تحلیل ها و نقطه نظرات یک بنده حقیر...
http://drash.blogsky.com

بایگانی
آخرین مطالب
پایگاه مجازی فارسی زبان مقاومت اسلامی لبنان - حزب الله

پایگاه تحلیل های دانشجویی

عموروحاني

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پایداری» ثبت شده است



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۲ ، ۱۵:۲۸

در روزهاى سوم چهارم جنگ بود، توى اتاق جنگ ستاد مشترک، همه جمع بودیم؛ داشتیم بحث میکردیم، مشورت میکردیم. نظامى‌ها هم بودند.

بعد یکى از نظامى‌ها آمد کنار من، گفت: این دوستان توى اتاق دیگر، یک کار خصوصى با شما دارند.

من پا شدم رفتم پیش آنها. مرحوم فکورى بود، مرحوم فلاحى بود - اینهائى که یادم است - دو سه نفر دیگر هم بودند. نشستیم، گفتیم: کارتان چیست؟

گفتند: ببینید آقا! - یک کاغذى در آوردند. این کاغذ را من عیناً الان دارم توى یادداشتها نگه داشته‌ام که خط آن برادران عزیز ما بود - هواپیماهاى ما اینهاست؛ مثلاً اف  ۵، اف ۴، نمیدانم سى ۱۳۰، چى، چى، انواع هواپیماهاى نظامىِ ترابرى و جنگى؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند.

بعد نوشته بودند از این نوع هواپیما، مثلاً ما ده تا آماده‌ى به کار داریم که تا فلان روز آمادگى‌اش تمام میشود. اینها قطعه‌هاى زودْتعویض دارند - در هواپیماها قطعه‌‌هائى هست که در هر بار پرواز یا دو بار پرواز باید عوض بشود - میگفتند ما این قطعه‌ها را نداریم.


بنابراین مثلاً تا ظرف پنج روز یا ده روز این نوع هواپیما پایان میپذیرد؛

دیگر کأنه نداریم...

تا دوازده روز این نوعِ دیگر تمام میشود؛

تا چهارده پانزده روز، این نوع دیگر تمام میشود.

بیشترینش سى ۱۳۰ بود. همین سى ۱۳۰ هائى که حالا هم هست که حدود سى روز یا سى و یک روز گفتند که براى اینها امکان پرواز وجود دارد.


یعنى جمهورى اسلامى بعد از سى و یک روز، مطلقاً وسیله‌ى پرنده‌ى هوائى نظامى - چه نظامى جنگى، چه نظامى پشتیبانى و ترابرى - دیگر نخواهد داشت؛


خلاص! 

گفتند: آقا! وضع جنگ ما این است؛ شما بروید به امام بگوئید. من هم از شما چه پنهان، توى دلم یک قدرى حقیقتاً خالى شد! گفتیم عجب، واقعاً هواپیما نباشد، چه کار کنیم! او دارد با هواپیماهاى روسى مرتباً مى‌آید. حالا خلبانهایش عرضه‌ى خلبانهاى ما را نداشتند، اما حجم کار زیاد بود. همین طور پشت سر هم مى‌آمدند؛ انواع کلاسهاى گوناگون میگ داشتند.


گفتم خیلى خوب. کاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛

گفتم: آقا! این آقایان فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظامیمان دست اینهاست. اینها اینجورى میگویند؛ میگویند ما هواپیماهاى جنگیمان تا حداکثر مثلاً پانزده شانزده روز دیگر دوام دارد و آخرین هواپیمایمان که هواپیماى سى ۱۳۰ است و ترابرى است، تا سى روز و سى و سه روز دیگر بیشتر دوام ندارد.

بعدش، دیگر ما مطلقاً هواپیما نداریم.

امام نگاهى کردند، گفتند:

این حرفها چیست! شما بگوئید بروند بجنگند، خدا میرساند، درست میکند، هیچ طور نمیشود.

(حالا نقل به مضمون میکنم، عین عبارت ایشان یادم نیست؛ احتمالاً جائى عین عبارات ایشان را نوشته باشم)


  منطقاً حرف امام براى من قانع کننده نبود؛ چون امام که متخصص هواپیما نبود؛


اما به حقانیت امام و روشنائى دل او و حمایت خدا از او اعتقاد داشتم،

میدانستم که خداى متعال این مرد را براى یک کار بزرگ برانگیخته و او را وا نخواهد گذاشت.

این را عقیده داشتم. لذا دلم قرص شد،

آمدم به اینها - حالا همان روز یا فردایش، یادم نیست - گفتم امام فرمودند که بروید همینها را هرچى میتوانید تعمیر کنید، درست کنید و اقدام کنید.


همان هواپیماهاى اف ۵ و اف ۴ و اف ۱۴ و اینهائى که قرار بود بعد از پنج شش روز بکلى از کار بیفتد، هنوز دارد تو نیرو هوائى ما کار میکند!


بیست و نُه سال از سال ۵۹ میگذرد، هنوز دارند کار میکنند!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۲ ، ۱۴:۰۱
امروز؛ عاشوراست . . .

امام حسین علیه السلام قیام کرد تا آن واجب بزرگى را که عبارت از تجدید بناى نظام و جامعه اسلامى، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ ‌در جامعه اسلامى است، انجام دهد. این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهى از منکر است؛ بلکه خودش یک مصداق ‌بزرگِ امر به معروف و نهى از منکر است. البته این کار، گاهى به نتیجه حکومت مى‌رسد؛ امام حسین علیه السلام براى این آماده بود. گاهى ‌هم به نتیجه شهادت مى‌رسد؛ براى این هم آماده بود.‌
 رهبر انقلاب - ۱۳۷۴/۳/۱۹


* * *

لبیک یا حسین علیه السلام


عاشقان امام حسین علیه السلام در این روزگار کم نیستند، در روز عاشورا از خیابان های تهران و اصفهان و همدان و مشهد و ... گرفته تا خیابان های منهتن در نیویرک، یکپارچه عزادار امام حسین علیه السلام می شوند و به عشق آقا عزاداری می کنند.


سوال اصلی اینجاست که اگر آقا امام حسین علیه السلام امروز زنده بود و در میان ما، آیا باز هم این سیل جمعیت طرفدارش بودند؟!


امامی که شهید شده و دیگر در این دنیا نیست قابل تفسیر به رای است، اما امامی که حاضر و ناظر است، دیگر قابل تفسیر به رای نیست!

امام دستور می دهد و ماموم باید اجرا کند، اگر اجرا نکند دیگر ماموم امام نیست!

در آستانه محرم امسال به خود بنگریم،

آیا حقیقتا ما ماموم امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف هستیم؟


از لبیک یا حسین علیه السلام تا لبیک یا مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف راهیست طولانی


عده ای دوست دارند برای آقا امام حسین علیه السلام تنها گریه کنند! گریه خوب است، اما گریه تنها خیلی هم بد است!
مطلبی در جایی خواندم، تیترش این بود

برای امام حسین علیه السلام نمی خواهم گریه کنم


مفهوم کلی مطلب هم این بود:
در لحظات آخر شهادت امام حسین علیه السلام، خانم زینب کبری از  عمر سعد طلب کمک می کند
 و از او می خواهد امام را یاری کند، عمرسعد در پاسخ به این طلب کمک تنها سرش را می چرخاند
و گریه می کند، گریه . . .
در طرف مقابل کسی ندیده اباالفضل العباس حتی لحظه ای گریه کند، او گریه کن امام حسین علیه السلام نبود،
پای کار امام علیه السلام بود

دعل کنیم؛

خدایا... ما را از یاوران امام زمانعجل الله تعالی فرجه شریف قرار ده

خدایا... ما را گریه کن با بصیرت برای اهل بیت قرار ده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۱


من و آقاى هاشمى و یک نفر دیگر -که نمى‌خواهم اسم بیاورم- از تهران به قم خدمت امام رفتیم تا بپرسیم بالاخره این جاسوسان را چه کار کنیم؛ بمانند، یا نگه‌شان نداریم؛ به خصوص که در دولت موقت هم جنجال عجیبى بود که ما اینها را چه کار کنیم!


وقتى که خدمت امام رسیدیم و دوستان وضعیت را شرح دادند و گفتند مثلاً رادیوها این‌طور مى‌گویند؛ امریکا این‌طور مى‌گوید؛ مسئولان دولتى این‌طور مى‌گویند؛ ایشان تأملى کردند و سپس با طرح یک سؤال واقعى پرسیدند: «از امریکا مى‌ترسید؟»؛ گفتیم نه؛ گفتند پس نگه‌شان دارید!



بله، آدم احساس می‌کرد که این مرد خودش از این شُکوه ظاهرى و مادى و این اقتدار و امپراتورى مجهز به همه چیز، حقیقتاً ترسى ندارد. نترسیدن او و به چیزى نگرفتن اقتدار مادى دشمن، ناشى از اقتدار شخصى و هوشمندانۀ او بود. نترسیدن هوشمندانه، غیر از نترسیدن ابلهانه و خواب‌آلوده است؛ مثلاً یک بچه هم از یک آدم قوى یا یک حیوان خطرناک نمى‌ترسد؛ اما آدم قوى هم نمى‌ترسد؛ منتها انسانها و مجموعه‌ها در قوّت خودشان دچار اشتباه مى‌شوند و قوّتهایى را نمى‌بینند.


بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضاى دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت ۱۳۷۸/۱/۲۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۲ ، ۲۱:۴۳


                 این را هم عرض بکنیم: ما از تحرّک دیپلماسى دولت حمایت میکنیم.

در کنار آمادگىهاى همهجانبهى ملّت ایران - چه از لحاظ اقتصادى، چه از لحاظ امنیّت داخلى، چه از لحاظ استحکام ساخت درونى نظام اسلامى، چه از لحاظ وحدت ملّى و چه از لحاظ نظامى - به تلاش و تحرّک دیپلماسى هم چه در این قضایاى سفر اخیر و چه غیر از آن، اهمّیّت میدهیم و از آنچه دولت ما انجام میدهد و تلاشهاى دیپلماتیک و تحرّکى که در این زمینه میکنند، حمایت میکنیم.

البتّه برخى از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود؛ لکن ما به هیئت دیپلماسى ملّت عزیزمان و دولت خدمتگزارمان خوشبین هستیم؛ البتّه به آمریکایىها بدبینیم؛ به آنها هیچ اعتمادى نداریم.

ما دولت ایالات متّحدهى آمریکا را دولتى غیرقابل اعتماد میدانیم؛ دولتى خودبرتربین، دولتى غیرمنطقى و عهدشکن، دولتى سخت در پنجهى تصرّف و اقتدار شبکهى صهیونیسم بینالمللى - که بهخاطر رعایت خواستهها و منافع نامشروع شبکهى صهیونیستى بینالمللى مجبورند با رژیم غاصب و جعلى اشغالکنندهى فلسطین مماشات کنند، در مقابل او نرمش نشان بدهند؛ اسمش را میگذارند منافع آمریکا، در حالى که بکلّى منافع ملّى آمریکا با آنچه امروز اینها در حمایت از [آن] رژیم جعلى انجام میدهند، منافات دارد؛ از همهى دنیا دولت ایالات متّحدهى آمریکا باج میگیرد و به رژیم جعلى صهیونیستى باج میدهد؛ این حقایق را ما داریم مشاهده میکنیم - به دولت آمریکا اعتمادى نداریم، به مسئولین خودمان اعتماد داریم، خوشبین هستیم، از آنها میخواهیم که با دقّت، با ملاحظهى همهى جوانب گامها را درست بردارند، محکم بردارند، منافع ملّى را یک لحظه به فراموشى نسپرند.


مقام معظم رهبری                                                                 ***۱۳۹۲/۰۷/۱۳


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۲ ، ۱۰:۴۶


شهید ابوهاجر از مدافعان حرم حضرت زینب (س)

فرمانده گردان ذوالفقار


از حدود یک سال پیش برای دفاع از حرم مطهر عقیله بنی هاشم، حضرت زینب کبری سلام الله علی‌ها از عراق راهی سوریه شد.



برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۳۷



یاد باد آن روزگاران یاد باد

مدافعان انقلاب اسلامی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۴۸

   مطلب پیش رو ترجمه یکی از اسناد ویکی لیکس درباره سعید جلیلی می باشد.




تاریخ ایجاد سند: 11/12/2007
مبدأ سند: مسکو - روسیه
کد سند: 07MOSCOW5781
طبقه بندی سند: محرمانه
«میخائیل مارگلوف»، رئیس کمیته روابط بین الملل شورای فدراسیون روسیه در تاریخ 11 دسامبر (2007) با «مری وارلیک»، مدیر ارشد شورای امنیت ملی آمریکا، در مسکو دیدار و گفتگو کرد. «مارگلوف» در بخش کوتاهی از این ملاقات که به تبادل نظر پیرامون برنامه هسته ای ایران اختصاص داشت جایگزینی «لاریجانی» با «جلیلی» در سمت مذاکره کننده هسته ای را یک «سیگنال مهم» نامید که باید به دیده مثبت نگریسته شود. «مارگلوف» که مدعی بود «لاریجانی» را به خوبی می شناسد، مشاور سابق امنیت ملی ایران را ..... با دستور کار مخصوص به خود و دارای مواضع شفاف درباره برنامه هسته ای ایران توصیف کرد و از سوی دیگر گفت که ««جلیلی» یک بوروکرات است که تنها از دستورات (مافوق) تبعیت خواهد کرد. بنابراین دیگر هیچگونه ابهام و سردرگمی وجود نخواهد داشت که آیا مذاکره کننده هسته ای ایران دقیقاً در حال انتقام پیام و نیات رهبری ایران است یا خیر.» [مترجم: به عبارت دیگر این اطمینان حاصل خواهد شد که «جلیلی» بدون ایراد نقطه نظرات شخصی، عیناً مواضع و پیام های رهبری ایران را در مذاکرات هسته ای عنوان خواهد کرد.]





از این پس در سلسله مطالبی این اسناد در این وبلاگ منتشر خواهد شد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۰۳:۳۱

     مطلب پیش رو ترجمه یکی از اسناد ویکی لیکس درباره سعید جلیلی می باشد.




تاریخ ایجاد سند: 22/10/2007
مبدأ سند: دفتر حضور منطقه ای ایران - دوبی
کد سند: 07IRANRPODUBAI63
طبقه بندی سند: محرمانه
استعفای ناگهانی و غیر منتظره ی «علی لاریجانی» از شورای عالی امنیت ملی ایران، از سوی اکثر ناظران به عنوان حرکتی جهت جلوگیری از هرگونه سازش بر سر موضوع هسته ای نگریسته شده است، به رغم تأکید سخنگوی دولت که این جابجایی، تغییری در سیاست هسته ای ایران ایجاد نخواهد کرد. یک تحلیلگر سیاسی ایرانی – آمریکایی معتقد بود که این حرکت نشان می دهد ایران از موقعیت خود در پرونده هسته ای مطمئن است و هیچگونه تهدید معتبری را از جانب آمریکا احساس نمی کند. یک استاد علوم سیاسی ایرانی نیز خاطر نشان کرد که این حرکت پیامدهایی برای اصولگرایان در انتخابات 2008 مجلس به دنبال خواهد داشت. «جلیلی»، معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه که فردی متدین و از لحاظ ایدئولوژیکی، همراستا با پرزیدنت احمدی نژاد شناخته می شود، به عنوان جانشین «لاریجانی» منصوب شده است. «جلیلی» ظاهراً در فاصله سال های 2001 تا 2005 در دفتر رهبر جمهوری اسلامی فعالیت می کرد. «الهام»، سخنگوی دولت ایران، روز 20 اکتبر (2007)، خبر استعفای «لاریجانی» را اعلام کرد. اصل این استعفاء تعجب آور نبود، چرا که رقابت بین احمدی نژاد و «لاریجانی»، کاملاً مشخص است، اما زمان آن غیر منتظره بود. اعلام این استعفاء تنها چند روز پس از ملاقات «پوتین»، رئیس جمهور روسیه و آیت الله خامنه ای ]مقام معظم رهبری[ در حاشیه اجلاس کشورهای دریای خزر در تهران صورت گرفت...
مقامات دولتی بارها تأکید کرده اند که این استعفاء منجر به تغییر سیاست هسته ای ایران نخواهد شد. اما چند ناظر و تحلیل گر معتقدند که این تغییر، نشان سخت شدن مواضع ایران در مذاکرات است. دو تاجر ایرانی در ملاقات هایی جداگانه به مأموران IRPO گفتند که «لاریجانی» احتمالاً در طول مسیر مذاکرات هسته ای خود با اتحادیه اروپا، «بسیار ساز پذیر و منعطف» جلوه می کرده است. یک تحلیل گر سیاسی ایرانی – آمریکایی مستقر در تهران گفت که این استعفاء نشان می دهد ایران از موقعیت خود در پرونده هسته ای اطمینان خاطر دارد و هیچگونه تهدید معتبری را متوجه خود نمی بیند. در عین حال مشخص نیست که این تغییر با خواست آیت الله خامنه ای ]مقام معظم رهبری صورت گرفته که شاید احساس می کرده «لاریجانی» به یک مذاکره کننده بسیار سازش پذیر تبدیل شده یا اینکه احمدی نژاد در تلاش برای افزایش کنترل خود بر سیاست هسته ای، چنین تغییری را دامن زده است. نکته درخور توجه این است که نه آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری و نه احمدی نژاد، هیچگونه اظهار نظری در خصوص استعفای «لاریجانی» نداشته اند.




از این پس در سلسله مطالبی این اسناد در این وبلاگ منتشر خواهد شد.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۰۶

به پاس هشت سال تلاش جهادی محمود احمدی نژاد، مردی که ناجوانمردانه به او تاختند1



امروز، آخرین روز دولت محمود احمدی نژاد است... روز قدس...

خیلی جالب است که آخرین روز دولت مردی که استکبار ستیزی را دوباره

زنده کرد، روز قدس باشد. کسی که بزرگترین کارش زنده کردن ارزش های انقلاب بود

ارزش هایی که کم کم و در گذر زمان خاک گرفته بود... کسی را نیاز داشت که خاک ها را کنار

بزند، اصلا نه، نیاز بود خانه تکانی اتفاق بیفتند! مدتی بود در این خانه عده ای فقط مدیریت می کردند، یک

روز وزیر بودند و یک روز وکیل، روز بعد هم دست کم معاون وزیر، رییس بانک، دوباره وزیر یک وزارت خانه دیگر، گاهی هم

معاون رییس جمهور، خلاصه فقط آن ها بودند و آن ها! باید این حلقه شکسته می شد! و البته شکسته شد! نسل جدیدی از

مدیران جهادی به ملت معرفی شدند. این یکی از کارها بود! فقط یکی! به قول احمد توکلی "یکی از کارهای مثبت آقای احمدی‌نژاد در

چهارسال اول این بودکه مثل مویرگی که مواد غذایی رابه دورترین نقاط بدن می‌رساند، مسیر تخصیص بودجه عمرانی را به نقاط دور کشور گشود."


عدالـت اجتماعی مـدت ها بود که از یـادهـا رفته بود. اصـلا عـلاوه بر ایـن که از یادها رفته بود، اهمیتش را هم در مُخ مسئولین از دست داده بود!

چه کسی بود می گفت زیر چرخ دنده های توسعه عده ای از اقشار کم درآمد له می شوند و این از الزامات توسعه است؟ آیا این تفکر

عدول از ارزش های انقلاب نبود؟ مگر امام (ره) بارها نفرمود که این انقلاب ازآن مستضعفان است؟ زیر چرخ دنده های توسعهِ

این آقایان که مستضعفین له شدند، مستضعفین هم که صاحبان این انقلاب بودند! احمدی نژاد بود که نشان داد

می شود به پای توسعه، عدالت را مسخ نکرد! می توان کشور را ساخت، پیشرفت حاصل کرد و اقشار

کم درآمد هم له نشوند، صاحبان انقلاب له نشوند! شدنی است که رییس دولت دست یک

کشاورز را ببوسد، پای در و دل یک زن روستایی بنشیند و از چایی که او با هزار

ذوق و شوق برای رییس جمهور اسلامی ایران دم کرده بنوشد.



الحمدالله که در این هشت سال کشور رشد کرد، کارهای زیربنایی کشور تمام شد و یا در حال تمام شدن است،

شبکه بزرگراه های کشور، سخت افزار های لازمِ سیستم آموزش عالی و دانشگاه ها، نقشه جامع علمی کشور، سیستم سلامت

و بیمارستان ها و ... . همچنین آغاز های بسیار برای رشد و توسعه مانند صنعت هوا و فضا و ... . یادمان نرود در سایه پایداری های احمدی نژاد

و مقابله با فشارهای خارجی و صد البته داخلی بود که صنعت هسته ای رشد کرد، چرخه سوخت تکمیل شد و ایران بین هشت کشور

هسته ای جهان قرار گرفت. جالب تر آنجاست، عده ای که در دوره قبل مسئولین امر بودند همواره می گویند ما با مدیریتمان

سایه جنگ را از کشور کنار زدیم! سایه ای که حقیقتا رئیس دولت نهم و دهم بود که آن را با کوتاه نیامدن و عقب

نشینی نکردن در مقابل استکبار کنار زد. آن روزها و به دنبال نوع مدیریت آن برادران، ابتدا افغانستان

اشغال شد، سپس در حالی که از ایران تنها عرض ارادت برای طرف غربی مخابره می شد،

ایران محور شرارت خوانده شد! و بعد عراق اشغال شد! مذاکراتی در کاخ سعدآباد

انجام گرفت و رفیق شفیق یکی از آقایان اعلام کرد "میوه عراق را در تهران چیدیم"

رونـد ما به طور یکنواخت مصـامحه و عقب نشینی بود! و روند طـرف غـربی بـه طـور

یکنواخت پیشروی! در آن زمان بود که رئیس دولت جدید به طور یکنواخت شروع به

پیشروی کرد! یادم می آید در یکی از جشن هایی که در سایت نطنز برگزار شـده

بود و قرار بود احمدی نژاد هم در آن شرکت کند، طرف غربـی تـهدیـد کـرد کـه اگـر

شـخص رییـس دولت در آن جشن حاضر شود، نطنز را با موشک می زند! البته بـه

مانند آن در جشن پیروزی حزب الله لبـنان در جنـگ 33 روزه نـیز اسـراییل تهـدید به

موشـک باران مراسم کرد! اما روحیه مقاومـت در هـر دو مـراسـم حکم می کرد کـه

تهدید جدی تلقی نشود و کاری که به صلاح است بدون توجه به تهدید انجام شود.

روحیه مقاومت پیروز شد و در هر دو برنامه استـکبار به معـنی حقیـقی هـیچ غـلطی

نتوانست بکند.



برادران و خواهران خواننده این سطور! آگاه باشید که روحیه مقاومت، همواره یاری و استعانت خدای متعال را در پی دارد

و کسی که خدا را بزرگ بداند، هر آنچه غیر خدا را کوچک می داند! خواه آمریکا با بودجه نظامی معادل تمام بودجه های نظامی دنیا باشد

خواه یک دولت کوچک و کم توان

پس از ته قلب بدانیم و بگوییم

الله اکبر

محمود احمدی نژاد به این عبارت اعتقدی راسخ داشت


پانوشت:

1: به پاس هشت سال تلاش جهادی محمود احمدی نژاد، ششمین رئیس جمهور اسلامی ایران، از ذکر حواشی دو سال آخر دولت که قلب امسال من را سخت جریحه دار کرد، خودداری کردم که خود مجالی مبسوط می طلبد.


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۱


فردا روز قدس است


روز مرگ بر اسرائیل

روز مرگ بر آدم کشی

روز مرگ بر خصم و دشمنی

روز مرگ بر اشغالگری

روز مرگ بر نژادپرستی و خودبزرگ بینی

روز مرگ بر حیله و نیرنگ


جالب است نماینده تشکیلات خودگردان فلسطین با نماینده اسراییل جنایت کار در کنار وزیر خارجه آمریکا در واشنگتن دیدار می کند



و سخن از شروع مذاکرات سازش می گوید تنها سه روز قبل از روز قدس!

بدبخت، حداقل بگزار بعد ار روز قدس که از این اهرم برای فشار به صهیونیست ها استفاده کنی!

جالب است سه سال پیش مذاکرات سازش بین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی نیمه کاره از طرف

فلسطینی ها رها شد، علت ادامه شهرک سازی صهیونیست ها در قدس بود! شهرک سازی که حتی اتحادیه اروپا

و دبیرکل سازمان ملل هم آن را محکوم کرد! سوال من از ابوماذن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین این است که مگر مسئله

ای که بار قبلی مذاکرات را به شکست انجامید حل شده که دوباره می خواهید مذاکره کنید؟ شما چیزی به نام غرور و عزت را می شناسید؟ 


البته جالب است که تمام گروه های جهادی فلسطین مخالف با این مذاکرات هستند!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۴۶
تجمع در سوریه

تجمع در سوریه

جابجایی شهدای حزب الله

هواپیمای حامل شهدای حزب الله در فرودگاه لبنان (مدافعان حرم حضرت زینب)

(مدافعان حرم حضرت زینب)

شهید عاهد محمد سعاده 2

فرزند شهید عاهد محمد سعاده از رزمندگان حزب الله (مدافعان حرم حضرت زینب)



کاروان شهدای حزب الله لبنان در سوریه (مدافعان حرم حضرت زینب)



تشییع پیکر شهدا حزب الله لبنان در بنت جبیل (مدافعان حرم حضرت زینب)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۲۱:۴۵

حسن شحاته شهیدی که روز نیمه شعبان به دیدار امامش رفت

تنها جرم او این بود که جشن تولدی برای امام زمان (عج) در منزلش برگزار کرده بود


حسن شحاته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۲ ، ۱۰:۵۷
ایستاده ایم...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۳۹

تدوین مستند به پایان رسیده

بزودی کیفیت HD مستند بر روی سایت مستند قرار خواهد گرفت

برای هماهنگی جهت اکران و نمایش مستند با ایمیل DeadLock@chmail.ir و یا شماره 09390348299 آقای صاحبی تماس حاصل فرمایید



دانلود مستند در یک قسمت(با فورمت FLV)


دریافت
حجم: 229 مگابایت



دانلود مستند در سه قسمت (با فورمت FLV)


قسمت اول
حجم: 41.3 مگابایت


قسمت دوم
حجم: 78.2 مگابایت


قسمت سوم
حجم: 85.8 مگابایت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۰۳:۰۴

باید حتما بخوانمش! آن هم بزودی...!

پر واضح است که از آن کتاب های مشتی است!

چهار سال طول کشیده نگارش شود...

چهار سال طول کشیده چاپ شود...

و چهار سال طول کشیده به چاپ دوم برسد...

فکر کنم چهار سال هم طول بکشد تا توسط این جانب خوانده شود!

بروبچه های اطلاعات عملیات، آن هم از نوع غواصش همیشه خاطرات نابی دارند...


برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۱۶

واکنش پسر فلسطینی بعد از بازگشت به خانه‌ای که توسط شهرداری در بیت‌المقدس تخریب شده.


پسر فلسطینی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۳۵

دشمن اذیت میکند، آزار میکند، اما جز اذیت و آزار کارى از او برنمى‌آید. کار آنها این است که به شما آزار برسانند،

اما نمیتوانند جلوى شما را سد کنند، نمیتوانند راه شما را ببندند.


قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری. 91/11/19

در دیدار کارکنان و فرماندهان نیروی هوایی


مسئله‌ى مذاکره را آمریکایى‌ها در هر مقطعى تکرار کرده‌اند. حالا امروز نوبه‌میدان‌آمده‌ها مجدداً تکرار میکنند که مذاکره کنید و میگویند توپ در زمین ایران است، توپ در زمین شماست، شما هستید که باید پاسخگو باشید.

سیاست خاورمیانه‌اى آمریکایى‌ها دچار شکست شده و آنها احتیاج دارند به اینکه یک برگ برنده‌اى را به قول خودهاشان رو کنند؛ این برگ برنده از نظر آنها عبارت است از اینکه: نظام جمهورى اسلامىِ انقلابىِ مردمى را، پاى میز مذاکره  بکشانند.

مذاکره به صورت یک تاکتیک، مذاکره براى مذاکره، مذاکره براى فروختن ژست ابرقدرتى بیشتر به دنیا، یک حرکت حیله‌گرانه است.

بعداز انقلاب هم در برهه‌اى مسئولین کشور روى خوش‌بینى‌هاى خود به آمریکایى‌ها اعتماد کردند، از آن طرف، سیاست دولت آمریکا، ایران را در محور شرارت قرار داد.

راه فشار با راه مذاکره دوتاست؛ امکان ندارد که ملت ایران قبول بکند که زیر چکمه‌ى فشار، زیر تهدید بیاید با طرف تهدید کننده و فشار آورنده مذاکره کند.

امروز اگر کسانى بخواهند سلطه‌ى آمریکا را مجدداً در این کشور بر قرار کنند و از منافع ملى، پیشرفت علمى و حرکت مستقل صرف‌نظر کنند براى خاطر رضایت آمریکا، ملت گریبان اینها را خواهد گرفت.

اگر اختلاف نظرى هم در مسائل گوناگون در میان ملت وجود داشته باشد، در مقابل دشمن همه ى مسئولین و آحاد ملت با هم هم‌دستند.


عملکرد دشمن علیه ملت ایران در سالهای

 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی

1- ایجاد تحریکات

2- راه‌اندازی جنگ و حمایت از دشمن جمهوری اسلامی

3- راه‌اندازی کودتا

4- تحریک نظامی و حمله به هواپیما

5- اعمال تحریمهای سخت و شدید

6- معارضه‌ی سخت و نرم علیه ملت

عملکرد دولت آمریکا در 4 سال اخیر

1- حمایت از فتنه‌ی داخلی و کمک به فتنه‌گران

2- همکاری با تروریست‌ها در سوریه علی‌رغم

 ادعای مبارزه با تروریسم

3- به کارگیری تروریست‌ها در ایران

4- حمایت از ترور دانشمندان ایرانی

توسط رژیم صهیونیستی

5- به کارگیری تحریم‌های به اصطلاح فلج‌کننده

علیه ملت ایران




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۵۹

امروز فقط این جمله امام بود که نگذاشت پیوندم با یک نهاد انقلابی پاره شود.


آنانکه کمر بسته اند برای حفظ اسلام باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند آنها بمانند. کسی که مشغول کاری هست باید با مشکلات بسازد تا درست شود کسیکه بخواهد مشکلی در کار نباشد باید مثل مرده ها برود قبرستان یا مثل درویشها منزوی شود.





این مطلب رو در تاریخ 90/11/29 هم در وبلاگ قرار داده بودم (اینجا)

نمی دانم چرا بعضی از برادران این رفتارها را در قبال مدافعان انقلاب انجام می دهند.
معمولا این طور وقت ها آدم تنها بودن رهبر را درک می کند.
 ان شا الله که متنبه شوند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۴۴

ایستاده ایم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۲۶
کسی باور نمی‌کرد که بین قسمتی از فلسطین و دولت اسرائیل جنگ شود و هنگام آتش‌بس، آن‌که شرط می‌گذارد، طرف فلسطینی باشد. آفرین بر فلسطینی‌ها و حماس و جهاد و گردانهاى مبارز فلسطینی! من از همه‌ی مبارزین فلسطین تشکر می‌کنم.

مقام معظم رهبری
در جمع میهمانان اجلاس بین‌المللی اساتید دانشگاه‌ها و بیداری اسلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۱ ، ۱۲:۰۰

چند ماه پیش شروع کردم به خواندن کتاب های نیمه پنهان ماه. کتاب هایی که نگاهی جالب و صد البته جدید به شهدا انداخته اند. شهدا از زبان همسرانشان. برای من جالب بود که ببینم شهدا چگونه به این مقام و جایگاه رسیدند. اصلا در خانه چطور رفتار می کردند، و زوایای پنهان زندگیشان چگونه بود. شهید همت، شهید یاسینی (مجموعه آسمان)، شهید مدق (مجموعه اینک شوکران)، شهید رضوانخواه و بالاخره شهید اصغری خواه...

خدای متعال قسمت کرد و کمی با شهید آشنا شدم. آشنایی که چیزهای زیادی برای من داشت... چیزهای خیلی خوب...

او فرمانده گردان کمیل از لشگر قدس سپاه گیلان بود. در روستای فتیده بدنیا آمده بود. قد وقامتی رشید داشت و لباس سپاه خیلی بهش می آمد...

همیشه از همه یک سر و گردن بالاتر بود.... در لهجه اش سوز عجیبی موج می زند. سخنرانیش برای بروبچه های گردان کمیل را دیدم، آخرین سخنرانی... سخنرانی قبل از حرکت بچه ها به سمت منطقه خرمال در خاک عراق... عملیات والفجر ده... فیلمبردار از چهره بچه های گردان فیلم می گیرد، چهره هایی که تعداد زیادشان پس از عملیات به شهادت می رشند...  تعدادیشان هنوز ریش هم در نیاوردند... همسر شهید روایت کرد روزی فرصتی پیش آمد و نیروهای محمد را از نزدیک دیدم. به او گفتم نیروهایت این ها اند؟ این ها که بچه اند و هنوز ریش و سبیل هم درنیاوردند!! رو کرد و به من گفت این ها را باید در عملیات ببینی! هیچ چیز جلودارشان نیست...

در عملیات والفجر 10 در منطقه خرمال  عراق در ارتفاعات قله بانی بنوک به شهادت رسید...


آری؛ به راستی که شهدا مانده اند و ما را گذر زمان می برد...


ادامه دارد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۱ ، ۱۲:۰۰

 هتک حرمت به خانواده شهید عبدالرحیم امیری 

راوی: دختر شهید 

گفتند می‌خواهند مزار شهدا را زیبا کنند، اما چهره مرا زیبا کردند! جواب پرسش‌هایم را نیز گرفتم. ما فرزندان شاهد فراموش شده‌ایم اما با نام پدرانمان جولان می‌دهند

هر چه که هست، آن مزار، مزار پدر من است. روزها و ساعت‌های بسیاری بوده که برای فرار از فشار دردها و رنج‌های زندگی روزمره، خودم را به مزار پدرم رسانده‌ام و حتی قبل از اینکه به خانه بروم،‌ به گلزار ‌رفته‌ام و اگر در کاری مشکلی داشتم، اول به زیارت پدرم رفتم تا روح و جسمم را سبک کنم؛ من با مزار پدرم زندگی کرده‌ام و همه لحظات زیبا و به یاد ماندنی زندگی‌ام بر سر مزار پدرم در ذهنم نقش بسته است. 

ماه‌ها مادران و همسران و فرزندان شهدا وقتی برای زیارت مزار عزیزانشان به گلزار شهدا می‌روند، صحنه‌هایی می‌بینند که اصلاً قابل تحمل نیست. دوست دارم بدانم اگر مزار یکی از بستگان این حضرات هم این جور ماه‌ها پر از خاک و سنگ و شن و ماسه می‌شد به طوری که مزار عزیزشان قابل تشخیص نبود، باز هم به ما گله می‌کردند!    

***

... جوانک (کارگر پیمانکار ساماندهی گلزار شهدا) این را گفت و آمد به طرف من. مادرم سعی کرد مانع نزدیک شدن آن جوان به من شود اما آن نامرد بر روی مادرم (همسر شهید) دست بلند کرد و ...! با دیدن این صحنه به سمت مادر دویدم. مادرم به خاطر حمایت از من مورد اهانت قرار گرفت! به دفاع از مادرم، مشتی نثار جوانک کردم و او نیز سیلی‌ای به من! 

اینها در حالی بود که آقای میر سالاری [رئیس بنیاد شهید] و سایر همراهانش کمی آن طرف‌تر شاهد ماجرا بود؛ اما بی‌تفاوت، صحنه را ترک کردند! یکی از جانبازان که در آنجا حضور داشت با او تماس گرفت و گفت «همسر جانباز و دختر شهید امیری در گلزار کتک خوردند؛ شما کجا رفتید؟» اما آقای میر سالاری بدون اینکه احساس کند درباره بنده به عنوان یک فرزند شهید، مسئولیتی هم دارد، گفت «من کار دارم؛ به من مربوط نیست» و تماس را قطع کرد! 

 

 ***

 

آقایان محمدی امام جمعه محترم شهرستان رامهرمز، نماینده محترم فرماندار، سید احمد میر سالاری رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران رامهرمز و جمعی دیگر حضور داشتند.  

رفتم جلو سلام کردم و خود را به آقایان معرفی کرده و گفتم عرضی دارم؛ پرسیدم «آمدید از چه غبارروبی کنید؟ اینجا که مزاری نیست! فقط تپه‌های شن و ماسه و آهن است و یک سطح سیمانی! این گل‌ها را کجا می‌خواهید بگذارید؟ گلزار بیش از 18 ماه است که به ویرانه‌ای تبدیل شده چرا اینقدر طول کشید؟ قرار بود 6 ماهه تمام شود الان یک سال و نیم است. ببینید اینجا چه وضع دردناکی دارد».

نماینده فرماندار گفت «اینجا خوب نیست این سؤال‌ها را بپرسید؛ شنبه تشریف بیاورید فرمانداری صحبت کنیم» و امام جمعه پاسخی نداد؛ شاید به نظر آنها بنده گستاخی کردم که به دنبال مزار پدرم هستم؟ و دختر گستاخی بودم که پرسیدم گلی که در دست دارید برای کدام مزار است؟

دوباره پرسیدم اینجا کِی درست می‌شود؟ در این لحظه رئیس بنیاد شهید پیش آمده و گفت «مزاحم کار ما نشوید، آقایان را سر پا نگه‌داشته‌اید» و همگی رفتند، با شاخه‌های گل به سوی تل‌های خاک و شن! جوابی نگرفتم؛ سکوت کردم؛  

 

 

برای اطلاع از مشروح این ماجرا کلیک کنید. مصاحبه خبرگزاری فارس با دختر شهید

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۱ ، ۱۲:۰۰

 

یادداشتی از آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی ، عضو مجلس خبرگان رهبری 

این یادداشت در سایت Khamenei.ir منتشر شده است.  

 

هرجا تردید کردیم...

 

هر جا پای انسان در میان است، انسان‌شناسی حرف اول را می‌زند. انسان‌شناسی خشت اول است و مشکل غرب همین است که خشت اول را کج نهاده است. خشت اول چون نهد معمار کج می‌رود تا گنبد دوّار کج و به همین دلیل امام راحل قدّس‌سرّه می‌فرمودند: بیچارگی دشمنان اسلام در این است که اسلام را نشناخته‌اند، انسان را نشناخته‌اند.

البته این تنها مشکل دشمنان ما نیست؛ مشکل برخی دوستان ما هم همین است که انسان را نشناخته‌اند. آنهایی که گمان می‌کنند دشمن اگر در گفتار و رفتار ما نرمش احساس کند، متقابلاً نرمش می‌کند، در واقع انسان و طبیعت انسانی را نشناخته‌اند.

قرآن کریم درس انسان‌شناسی می‌دهد. به گوشه‌ای از تعلیمات قرآن توجه کنیم؛ آن‌جا که طبیعت انسانی را در شخصیت زلیخا برای ما ترسیم می‌کند:

 یوسف چه کند که بهانه دست زلیخا ندهد؟!
پس از آن که نقشه‌ی زلیخا برای به‌دام‌انداختن یوسف مؤثر واقع نشد و یوسف درهای بسته را گشود و خود و پاکی خود را نجات داد و زلیخا او را تعقیب می‌کرد، ناگهان با عزیز مصر روبه‌رو شدند. زلیخا -مظهر طبیعت انسانی- در تهمت زدن به یوسف تردید نکرد و از عزیز مجازات یوسف را به دلیل تجاوز به ناموسش مطالبه کرد: «قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَ‌ادَ بِأَهْلِکَ سُوئاً إِلَّا أَن یُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»۱ 

همین زلیخا وقتی زنان مصری دستشان را بریدند، گفت: این همان است که مرا در عشق او ملامت می‌کردید. من از او کام خواستم، ولی خواهش مرا رد کرد: «وَ لَئِن لَّمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُ‌هُ لَیُسْجَنَنَّ وَ لَیَکُونًا مِّنَ الصَّاغِرِ‌ینَ»۲ و اگر آنچه را من بگویم انجام ندهد، زندانی خواهد شد و تحقیر می‌گردد. طبیعت را تماشا کنید: مظهر فطرت یعنی یوسف را ظاهراً به دلیل ناپاکی و باطناً و در جلسه‌ی خصوصی به دلیل پاکی به زندانی و شکنجه تهدید می‌کند.

در مسئله‌ی آمریکا و رژیم صهیونیستی، دوستان توجه نمی‌کنند که مسئله‌ی سلاح هسته‌ای دلیل بیرونی آنها است؛ دلیل درونی و اصلی آنها این است که چرا جمهوری اسلامی اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد؟ چرا از حقوق مردم فلسطین دم می‌زند؟

طبیعت در هر برنامه‌ای که در پی کشانیدن فطرت به سازش است، دو گونه برخورد می‌کند؛ یکی بیرونی و یکی درونی. زلیخا هم در حضور عزیز مصر و هم در حضور زنان مصری از زندانی کردن یوسف و مجازات سخت او دم می‌زد، اما دلیل هرکدام دقیقاً نقیض و متضاد دیگری است. دلیل زندانی و شکنجه‌ی یوسف در محضر عزیز مصر تهمت دست‌درازی به ناموس او است، اما دلیل زندانی و شکنجه و تحقیر یوسف در محضر زنان مصری خودداری یوسف در مقابل خواسته زلیخا است.

دوستان گمان می‌کنند اگر مسئله‌ی غنی‌سازی تعلیق شود، بهانه از دست دشمنان ما گرفته خواهد شد. یوسف چه کند که بهانه به دست زلیخا ندهد؟! فطرت چه کند که طبیعت بهانه نگیرد؟! هر جا کوتاه بیاییم، آنها جسورانه‌تر مطالبات خود را مطرح خواهند کرد. هر چه استقامت کنیم، طمع آنها از ما کمتر می‌شود.
 

هرجا تردید کردیم... 

اگر شما نشان دادید که هر جا مضطر شدید، تکلیف شرعی شما متحول می‌شود، آنها به دنبال مضطر کردن شما راه می‌افتند. اگر شما نشان دادید که تابع عرف هستید، عرف را برای شما عوض می‌کنند تا احساس کنید که تکلیف شما عوض شده است. اگر امری همگانی شد، شما نتیجه می‌گیرید که مکلف به مخالفت با امر همگانی نیستید. برای قانع کردن شما اجماع راه می‌اندازند. اگر شما به شهادت شهود عدل دل بسته‌اید، برای شما زمینه‌ی شهادت شهود عدل را فراهم می‌کنند. ببینید مقدمات تکلیف شما چه بوده است؛ دشمن دقیقاً از راه همان مقدمات به انصراف شما اقدام می‌کند. بدانید هر جا تردید کردید، مصمم می‌شوند و هر جا مصمم شدید، تردید خواهند کرد.

نه‌تنها آیات قرآن سرشار از دروس انسان‌شناسی است، صحنه‌هایی همچون عاشورا هم درس انسان‌شناسی است. حسین بن علی علیه‌السلام مظهر فطرت و یزید و اتباع او مظاهر طبیعت هستند. این گمان اشتباه است که اگر شما راهتان را عوض کنید، دشمن شما را رها می‌کند. حسین بن علی علیه‌السلام در مقابل جنود یزید از رفتن به سمت کوفه منصرف شد و به سمت مدینه برگشت. حر دوباره سر راه ایشان را گرفت. حضرت راه یمن را انتخاب کرد و حر برای بار سوم راه ایشان را بست.
به جریان یوسف و زلیخا برگردیم. یوسف با خدای خود مناجات کرد: «قَالَ رَ‌بِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ»۳ خداوندا زندان برای من محبوب‌تر است از آن‌چه خانم‌ها مرا به آن دعوت می‌کنند. «وَ إِلَّا تَصْرِ‌فْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَ أَکُن مِّنَ الْجَاهِلِینَ»۴ خداوندا اگر نقشه‌ی راه آنها را برای من به هم نزنی و مرا به خودم واگذاری، منفعل خواهم شد و از مسیر عقل به مسیر جهل و از جایگاه فطرت به پرتگاه طبیعت کشیده خواهم شد. تماشا کنید خدواند چه کرد: «فَاسْتَجَابَ لَهُ رَ‌بُّهُ فَصَرَ‌فَ عَنْهُ کَیْدَهُنَّ»۵ خداوند دعای یوسف را مستجاب کرد و نقشه‌ها نقش بر آب شد.

این آیات از یک سو موضع طبیعت و جهل انسانی و موضع عقل و فطرت انسانی را مطرح کرده است و از سوی دیگر مسئله‌ی یاد خداوند و تأثیر استدعا از او و موضع خداوند در استجابت دعا را هم بیان فرموده است. در حقیقت به ما می‌آموزد که طرف شما تا در موضع جهل و طبیعت وارد می‌شود، شما بر اساس استقامت بر موضع فطرت چاره‌ای جز صبر و استقامت ندارید و روی نصرت الهی هم حساب کنید.
 
اطاعت از امام حسن علیه السلام جزو شروط امامت است 

نگویید مسئله‌ی قبول قطعنامه و خوراندن کاسه‌ی زهر به امام راحل دلیلش این بود که دشمن زمینه‌ی اضطرار را فراهم آورد تا تکلیف عوض شد. کسانی که خیلی تعجیل می‌کنند، سخت در اشتباهند. خداوند هرگز ما را به خود وانخواهد گذاشت. قضیه‌ی خیر دیگری بود. قضیه از این قرار بود که امتحان امت در مسئله‌ی اطاعت از امامت جزء مقدمات ظهور است. هشت سال دفاع مقدس اطاعت از امامت امام حسین علیه‌السلام بود، اما اطاعت از امام حسن علیه‌السلام نیز جزء شروط امامت است: «الحَسنُ و الحسَینُ امامانِ قاما أو قَعَدا»۶ اطاعت از امامت لازم بود و امام راحل مثل امام مجتبی علیه‌السلام جام زهر را نوشید و با صدام صلح کرد و مردم در عید غدیر مراتب تجدید بیعت با او را انجام دادند و پیروز شدند.

سپس می‌فرماید: «ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَ‌أَوُا الْآیَاتِ لَیَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِینٍ»۷ بی‌گناهی یوسف معلوم شده بود و نشانه‌های پاکی یوسف بر همه واضح بود. با این همه، نظر دست‌اندرکاران و مصلحت‌اندیشان بر آزادی یوسف نبود. آنان برای سرپوش نهادن بر قضایا گفتند تا مدت نامعلومی ایشان در زندان بماند. طبیعت پس از هر شکستی دوباره قوای خود را بازسازی می‌کند تا پیروزی فطرت را کمرنگ کند. قضیه به زورآزمایی فطرت و طبیعت منتهی نمی‌شود، بلکه باید روی امدادهای غیبی حساب کرد. صلاح یوسف هم در این بود که از فضای وسوسه‌های شبانه‌روزی زنان مصری به فضای تنگ زندان و به دور از غذاها و لباس‌ها و پذیرایی‌های آنچنانی با خدای خود خلوت داشته باشد.

وقتی هم‌زندانی یوسف مرخص می‌شد تا به دربار برود و ساقی سلطان باشد، به او سفارش کرد که نزد سلطان یادی از من بکن تا به پرونده‌ام رسیدگی کنند، ولی سال‌های سال این هم‌‌زندانی فراموش ‌کرد و یوسف در زندان ماند. درست است که شیطان از یاد هم‌زندانی یوسف برد، اما نقش امدادهای غیبی زیربنا است؛ اگرچه وسوسه‌های شیطانی به‌ظاهر و در روبنا مؤثر دیده شود.
یوسف اگر همان اوائل با تذکر هم‌زندانی آزاد می‌شد، دوباره به فضای آلوده برمی‌گشت، چون یوسف را خریده بودند. یوسف ظاهراً بر اثر فراموشی هم‌زندانی آزادشده‌اش در زندان ماند: «فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ‌ رَ‌بِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ»۸ اما خداوند می‌خواست پس از پایان دوره‌ی امتحان و تربیت، یوسف را به صورت وزیر اعظم از زندان خارج کند و نه به صورت برده‌ی زرخرید عزیز مصر.

خواب مهم سلطان که خبر از دوره‌ی چهارده‌ساله در مصر می‌داد و در آن راهکارِ ساختن فرصت از تهدیدها نهفته بود، سلطان را به کشف خواب وادار می‌کرد. سلطان می‌دانست این خواب بسیار بااهمیت است، ولی اهل تعبیر از تعبیر آن خواب عاجز ماندند تا نوبت به یوسف رسید و آن ‌زندانی به یادش آمد که یک بی‌گناه در زندان است که البته خواب‌ها را به‌خوبی تأویل و تعبیر می‌کند. 

 

جهان اسلام همچون یوسف 

خداوند چه زیبا انسان را به خود می‌آورد که ای انسان وقتی دوستت حاجت داشت، تو فراموشش می‌کردی، اما وقتی خودت به دوستت محتاج شدی، به یادش افتادی. این به یاد آمدن و از یاد رفتن‌ها روبنا است و زیربنا همانا تقدیرات الهی و عنایات ربانی است. قرار است آن‌که خواب را تفسیر کرد، مأمور اجرای فرمان‌های خواب نیز باشد.

امروز جهان اسلام همچون یوسف است و یوسف بالاخره زمامدار عالَم می‌گردد. ابرقدرت‌ها و استکبار جهانی اسلام آمریکایی را می‌پسندند، ولی اسلام ناب باید روی کار بیاید؛ اسلام‌ ستیزه‌گرِ با ناپاکی و نه اسلام سازش و نه اسلام پرخاشگر بی‌منطق.

از بازی‌های روزگار یکی این است که افراط و تفریط هر دو ابزار دست شیاطین است و آن‌چه سالم می‌ماند، استقامت همراه با منطق است، یعنی اسلام حسن و حسین علیهماالسلام. «قُل لَّن یُصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّـهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَ عَلَى اللَّـهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»۹ فراموش نکنیم که ما تحت ولایت الهی هستیم. هیچ بزرگی هم اجازه نمی‌دهد که دیگران در امر زیرمجموعه‌ی او تصرف کنند. معنی ولایت نیز همین است.

پی‌نوشت‌ها:
۱. سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف، بخشی از آیه‌ی ۲۵
۲. سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف، بخشی از آیه‌ی ۳۲
۳. سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف، بخشی از آیه‌ی ۳۳
۴. سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف، بخشی از آیه‌ی ۳۳
۵. سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف، بخشی از آیه‌ی ۳۴
۶. پیامبر اکرم صلّى‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم فرمودند: حسن و حسین در همه‌ی احوال امام و پیشوایند؛ چه بایستند و چه بنشینند. بحارالأنوار؛ ۲۹۱/۴۳ و ۲/۴۴
۷. سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف، بخشی از آیه‌ی ۳۵
۸. سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف، بخشی از آیه‌ی ۴۲
۹. سوره‌ی مبارکه‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۵۱ 

 

منبع: کلیک کنید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۱ ، ۱۲:۰۰


خوب شد معنای آزادی بیان را هم فهمیدیم

شخصی می گفت شهری در جنوب فرانسه هست که قبل از محوریت یافتن واتیکان

آنجا مرکز مسیحیت در جهان بوده

او می گفت

آکواریومی از مدفوع و انواع کثافات در آن شهر قرار داده شده و متاسفانه مجسمه ای از حضرت عیسی (ع) در آن قرار داده شده است!

به اصطلاح خودشان یک اثر هنری است!!

و سوال این شخص این بود

آیا می توان رو یک تکه کاغذ نوشت هلوکاست و آن را در این اثر به اصطلاح هنری قرار داد؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۰۰

حاج واقف عبدالله‌اف معاون حزب اسلامی آذربایجان در زندان به شهادت رسید



همین چند هفته پیش بود که مسابقات یوروویژن در آذربایجان برگزار شد


(برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید)


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۱ ، ۱۲:۰۰

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۱ ، ۱۲:۰۰
امروز؛ دست خدا بر سر ملت ایران مشهود بود

امروز؛ ملت نشان دادند گرانی و تحریم و فشار های مالی در اراده ی فولادینشان تاثیری ندارد

امروز؛ ملت ایران مشت محکمی بر دهان آمریکا و تفاله های شیخ نشینش زدند

امروز؛ ملت ایران عظمت روح بلندش را به رخ جهانیان کشید

امروز؛ کودک و نوجوان و جوان و پیر و زن و مرد همه آمده بودند

امروز ایرانیان آمده بودند

امروز 22 بهمن بود


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۰ ، ۱۲:۰۰

باید همان‏طور که شب قدر را تا صبح به بیدارى میگذرانیم و با دعا و تضرع خود به درگاه الهى، میخواهیم که آینده‏ى مطلوب براى ما رقم زده شود، روز قدس را و همه ‏ى این ایام حساس را که لیلة القدر تاریخ اسلام است، به بیدارى و هشیارى بگذرانیم و تا مطلع الفجرِ نجات ملتهاى مسلمان و مخصوصاً ملت شجاع و مظلوم فلسطین، دست از تلاش نکشیم.

مقام معظم رهبری

برادران امروز همین ایام است...



برادران و خواهرانم! مراقب این امانت بزرگ باشید. غرور و نیز ساده‌انگارى، دو آفت بزرگ پس از نخستین پیروزى‌هایند. شما مسئول‌ترین افراد در عرصه‌ى نظام‌سازى، حفظ دستاوردهاى مردم و حل مشکلات جنبش هستید. قدرتهاى ضربه خورده‌ى جهان و منطقه، بى‌شک در افکار شیطانى به سر میبرند؛ از فکر حذف و انتقام، تا طرح فریب دادن و متزلزل کردن و ترساندن و به طمع انداختن شما و سپس به نابود کردن انقلابها و پدید آوردن اوضاع - و العیاذ باللّه - بدتر از گذشته مى‌اندیشند. تصمیمات، مواضع و اقدامات شما، ابعاد تاریخى خواهد یافت و این دوره، «شب قدر» تاریخ کشورهاى شماست.

مقام معظم رهبری-نماز جمعه 14 بهمن 91


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۰ ، ۱۲:۰۰