|
|
|
به قلم: محمد کاظم انبارلویی - یادداشت روزنامه رسالت - پنج شنبه 7/9/92
دکتر حسن روحانی رئیس جمهور محترم به وعده خود با مردم عمل کرد و گزارش عملکرد یکصد روزه دولت را ارائه داد.
سه تن از مجریان صدا و سیما در این گزارش، رئیس جمهور را یاری کردند. متاسفانه بر خلاف اصول حرفهای خبرنگاری گزارش یکصد روزه را تبدیل به یک گفتگوی خودمانی کردند و آن را از مرتبت «دیالوگ» به «مونولوگ» فرو کاهیدند.
دیروز روزنامه ایران ارگان دولت در تیتر اول خود ازاین گزارش نوشت: «رونمایی از هشت سال نابسامانی و 100 روز تدبیر» به نظر میرسد این نگاه به گزارش یکصد روزه یک نگاه افراطی و به دور از انصاف و عدالت بود. دلایل زیر میتواند این نگاه را اصلاح کند؛
1- بدون شک یکی از توفیقات دولت در یکصد روز تصدی مسئولیت بویژه در دقیقه 90 این ایام موضوع پیروزی دیپلماتیک و گفتگوهای ژنو بود که منجر به یک توافقنامه شد. این توافقنامه قرار است تحریمهای جدید را متوقف کند و تحریمهای قدیم را به تدریج کاهش دهد و حق غنیسازی و برخورداری از انرژی صلحآمیز هستهای را پاس بدارد. این پیروزی چگونه به دست آمد؟ نماینده دولت در حالی سر میز مذاکرات ژنو نشسته بود که ایران در دولت نهم و دهم چرخه سوخت را کامل کرد ودیپلمات های ما با غنیسازی 5/3 درصد، 5 درصد و نیز 20 درصد بر سر میز مذاکرات نشستند. آقای ظریف در این قمار دیپلماتیک چپش پر بود و با 19 هزار سانتریفیوژ با شش قدرت جهانی سخن میگفت، مردم میدانند این توانایی در صد روز اخیر پیدا نشده و محصول هشت سال تلاش دولت گذشته بود، آن هم با دادن شهدای هستهای! رئیس سازمان انرژی هستهای دولت گذشته فردی بود که از ترور سرویسهای موساد و تروریستهای رژیم اشغالگر قدس جان سالم بدر برده بود. لذا نابسامان نشان دادن عملکرد دولت گذشته و بیمهری به آن در پدیداری این پیروزی از انصاف و عدالت بدور است.
2- آقای روحانی فوریترین کار دولت را تامین کالاهای اساسی دانست. برخی از روزنامههای دوم خردادی از این گزارش تیتر زدند که تنها سه روز گندم داشتیم! به نظر میرسددر این مورد شعور مخاطب نادیده گرفته شده است. تامین کالاهای اساسی برای کشور چیزی نیست که با 4 یا 5روز تدبیر قابل حل باشد. مساعی دولت گذشته در انباشتن انبارها نادیده گرفته شده، طرح این موضوع نیاز به ارائه سند و مدرک دارد. بر فرض هم صحت داشته باشد، ذکر آن جز عقدهگشایی علیه رئیس دولت گذشته چه فایدهای دارد؟
3- آقای روحانی دوباره موضوع خالی بودن خزانه را مطرح کردند. متاسفانه خبرنگاران یا مجریانی که آنجا بودند یک کلمه به نقدهای مشفقانهای که به این سخن در مطبوعات و رسانهها مطرح شده بود، اشاره نکردند. خزانه کشور محل دریافتها و پرداختهای دولت است. صفر بودن آن حتی منفی بودن آن دلیل بر خالی بودن آن نیست. حال آنکه رئیس جمهور اذعان دارند وقتی خزانه را تحویل گرفتند. به اصطلاح مانده حساب آن 1280 میلیارد تومان بوده است. آشکارترین دلیل نادرست بودن این ادعا این است که دولت طی هشت ماه گذشته پرداختهای خود را سر موعد عمل کرده است. اگر خزانه خالی بود که کارمندان دولت و قضات و نیروهای لشکری و کشوری باید میرفتند خانه مینشستند تا دولت برود دنبال خزانه پر.
از سوی دیگر رئیس جمهور محترم گله خزانه خالی را دارند، از طرف دیگر در همین گزارش وعده دو بسته کالایی را تا پایان سال، به اقشار کم درآمد میدهند. اگر خزانه خالی و دولت با کسری روبهروست این دو بسته کالایی را آن هم بدون مصوبه مجلس از کجا میخواهند بدهند؟
4- آقای روحانی از یک سو میگویند درآمد دولتهای نهم و دهم بیسابقه بوده است. از سوی دیگر از بدهی دولت به بانکها، تامین اجتماعی و تعهدات سخن میگویند، بعد عدد و رقمی که از درآمد و بدهی میگویند، جای هیچگونه نگرانی باقی نمیگذارد اما اعداد و ارقام را طوری میگویند که اگر دولت بدهی دارد یک فاجعه است.
همه دولتها بدهی داشتهاند، بدهی خود را باید تصفیه کنند بخصوص که رئیس جمهور قبول دارد در آمدها حداقل در بخش نفت طی هشت سال گذشته بیسابقه بوده است.
5- رئیس جمهور از موضوع کسری یارانهها در سال جاری گفتند. بدون اینکه برای ادعای خود سندی ارائه دهند. منتقدین در این باره سند ارائه دادهاند که دولت کسری ندارد. اما نه رئیس جمهور، نه مسئولین مربوط در این مورد حاضر نشدند توضیح دهند.
منتقدین به طور شفاف گفتند مهمترین منابع حاصل از قانون هدفمندی یارانهها فروش نفت خام در داخل، میعانات گازی و نفتی و گاز طبیعی است جمع جبری این سه قلم براساس صورتهای مالی شرکت ملی نفت نه تنها پاسخگوی تامین منابع قانونی هدفمندی یارانههاست بلکه مقدار زیادی هم مازاد دارد که دولت باید به عنوان درآمد عمومی به خزانه واریز کند. اما رئیس جمهور همه این نقد ها را نادیده گرفت وپاسخی به آن نداد وحرف خود را در مورد کسری یارانه ها تکرار کرد.
6- رئیس جمهور محترم مطالبی در مورد مهار تورم و کنترل حجم نقدینگی مطرح فرمودند، که در خور تقدیر است. اما مردمی که هر روز برای خرید به بازار میروند، میتوانند در مورد این توفیق دولت در کنترل گرانی، تورم و... داوری کنند.
7- رئیس جمهور، به حق به تلاشهای دولت در مورد تهیه پیشنویس حقوق شهروندی اشاره کردند که شایسته تقدیراست.
اما صدور یک کیفر خواست علیه دولت گذشته در این گزارش بدون آنکه اجازه و حق دفاع به آنها بدهند با رعایت حقوق شهروندی سازگار است؟
8- رئیس دولت در این گزارش تصریح دارد «دنبال آشتی است و میخواهد با همه آشتی کند.» این رویکرد خوبی است، باید از آن استقبال کرد و این رویکرد متضمن وحدت ملی، وحدت نخبگان و... است. اما اگر اینطور است چرا دو سوم گزارش عملکرد قهر و کینهتوزی با دولت گذشته است؟ این با دنبال آشتی بودن نمیخواند. نقد دولت گذشته حق است، باید از آن دریغ نکرد اما نقد با گوشه و کنایه، طنز و هجو از سوی رئیس دولت که باید سخن او مقوم وحدت ملی باشد چه معنی دارد؟
9- نقطه قوت این گزارش این بود که آقای رئیس جمهور منشا توفیقات دولت را همیاری و همکاری مردم و هدایتهای رهبری دانستند. حق هم همین است این نگاه نشانه اعتدال است باید از آن تشکر کرد.
البته لازم بود از منتقدین هم که با نقد مشفقانه او را یاری کردند،با ادای وظیفه پاسخگویی تشکر میشد و نیز از مسئولین دولت گذشته نیز که با سکوت خود فضای سیاسی را آرام نگه داشتهاند تشکر میشد. اگر روزی قرار باشد مسئولین دولت فعلی و دولت گذشته در یک مناظره تلویزیونی عیار ادعاهای خود را مستنددر معرض افکار عمومی بگذارند، فضای ابهام برطرف می شود و به سوی شفاف سازی می رویم. این فضا کمک می کند گام های پیشرفت برای کشور را محکم تر برداریم.
در روزهاى سوم چهارم جنگ بود، توى اتاق
جنگ ستاد مشترک، همه جمع بودیم؛ داشتیم بحث
میکردیم، مشورت میکردیم. نظامىها هم بودند.
بعد یکى از نظامىها آمد کنار من، گفت: این دوستان توى اتاق دیگر، یک کار خصوصى با شما دارند.
من پا شدم رفتم پیش آنها. مرحوم فکورى بود، مرحوم فلاحى بود - اینهائى که یادم است - دو سه نفر دیگر هم بودند. نشستیم، گفتیم: کارتان چیست؟
گفتند: ببینید آقا! - یک کاغذى در آوردند. این کاغذ را من عیناً الان دارم توى یادداشتها نگه داشتهام که خط آن برادران عزیز ما بود - هواپیماهاى ما اینهاست؛ مثلاً اف ۵، اف ۴، نمیدانم سى ۱۳۰، چى، چى، انواع هواپیماهاى نظامىِ ترابرى و جنگى؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند.
بعد نوشته بودند از این نوع هواپیما، مثلاً ما ده تا آمادهى به کار داریم که تا فلان روز آمادگىاش تمام میشود. اینها قطعههاى زودْتعویض دارند - در هواپیماها قطعههائى هست که در هر بار پرواز یا دو بار پرواز باید عوض بشود - میگفتند ما این قطعهها را نداریم.
بنابراین مثلاً تا ظرف پنج روز یا ده روز این نوع هواپیما پایان میپذیرد؛
دیگر کأنه نداریم...
تا دوازده روز این نوعِ دیگر تمام میشود؛
تا چهارده پانزده روز، این نوع دیگر تمام میشود.
بیشترینش سى ۱۳۰ بود. همین سى ۱۳۰ هائى که حالا هم هست که حدود سى روز یا سى و یک روز گفتند که براى اینها امکان پرواز وجود دارد.
یعنى جمهورى اسلامى بعد از سى و یک روز، مطلقاً وسیلهى پرندهى هوائى نظامى - چه نظامى جنگى، چه نظامى پشتیبانى و ترابرى - دیگر نخواهد داشت؛
خلاص!
گفتند: آقا! وضع جنگ ما این است؛ شما بروید به امام بگوئید. من هم از شما چه پنهان، توى دلم یک قدرى حقیقتاً خالى شد! گفتیم عجب، واقعاً هواپیما نباشد، چه کار کنیم! او دارد با هواپیماهاى روسى مرتباً مىآید. حالا خلبانهایش عرضهى خلبانهاى ما را نداشتند، اما حجم کار زیاد بود. همین طور پشت سر هم مىآمدند؛ انواع کلاسهاى گوناگون میگ داشتند.
گفتم خیلى خوب. کاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛
گفتم: آقا! این آقایان فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظامیمان دست اینهاست. اینها اینجورى میگویند؛ میگویند ما هواپیماهاى جنگیمان تا حداکثر مثلاً پانزده شانزده روز دیگر دوام دارد و آخرین هواپیمایمان که هواپیماى سى ۱۳۰ است و ترابرى است، تا سى روز و سى و سه روز دیگر بیشتر دوام ندارد.
بعدش، دیگر ما مطلقاً هواپیما نداریم.
امام نگاهى کردند، گفتند:
این حرفها چیست! شما بگوئید بروند بجنگند، خدا میرساند، درست میکند، هیچ طور نمیشود.
(حالا نقل به مضمون میکنم، عین عبارت ایشان یادم نیست؛ احتمالاً جائى عین عبارات ایشان را نوشته باشم)
منطقاً حرف امام براى من قانع کننده نبود؛ چون امام که متخصص هواپیما نبود؛
اما به حقانیت امام و روشنائى دل او و حمایت خدا از او اعتقاد داشتم،
میدانستم که خداى متعال این مرد را براى یک کار بزرگ
برانگیخته و او را وا نخواهد گذاشت.
این را عقیده داشتم. لذا دلم قرص شد،
آمدم به اینها - حالا همان روز یا فردایش، یادم نیست - گفتم امام فرمودند که بروید همینها را هرچى میتوانید تعمیر کنید، درست کنید و اقدام کنید.
همان هواپیماهاى اف ۵ و اف ۴ و اف ۱۴ و اینهائى که قرار بود بعد از پنج شش روز بکلى از کار بیفتد، هنوز دارد تو نیرو هوائى ما کار میکند!
بیست و نُه سال از سال ۵۹ میگذرد، هنوز دارند کار میکنند!
جدیدترین اظهار نظر علی مطهری و بازتاب گسترده آن توسط رسانه های ضد انقلاب
ماجرا از آنجا آغاز شد که خطیب جمعه تهران، دیروز در خطبه های نماز جمعه گفت:
آنان علناً گفتند که امام حسین (ع) را هم قبول ندارند و پرچمهای امام حسین (ع) را هم آتش میزنند، به عزاداران امام حسین (ع) هم حمله میکنند، امام خمینی (ره) را هم قبول ندارند و عکس امام را هم پاره میکنند، آنان ماهیت خودشان را نشان دادند و بلوا بر پا کردند...
فعلا این روسیاهان در خانههایشان محسوب شدند، در خانه خودشان امکانات و وسایل زندگیشان را دارند، تلویزیونشان را دارند، رفاهیاتشان را دارند ولی در خانه خودشان محبوس هستند که اگر رأفت فوقالعاده اسلامی نبود، آنان باید اعدام میشدند.
میخواهم یک جملهای بگویم تا افرادی که از این روسیاهان دفاع میکنند پاسخ آن را بدهند، یکی از عناوینی که در فقه اسلام و قرآن آمده و مجازات آن اعدام است، فساد فیالارض است. یک نمونه کوچک این جرم این است که اگر یک چاقوکشی در یک محله چاقویش را به دست گیرد و محله را ناامن کند، به او محارب و مفسد فیالارض گفته میشود و به حکم اسلام اعدامش میکنند.
آیا این افراد که ۸ ماه کشور را ناامن کردند و چقدر افراد و جوانها را
کشتند، چه آتشسوزیهایی راه انداختند و چه تخریبهایی را موجب شدند، مفسد
فیالارض نیستند که شما از آنان دفاع میکنید و خجالت هم نمیکشید؟
علی مطهری که اولین بار تحت حمایت و لیست انتخاباتی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت به مجلس راه یافت، همواره مورد توجه دقیق رسانه های ضد انقلاب می باشد.
علت اصلی این توجه ها را شاید بتوان اظهارنظرهای خاص و همراه با حاشیه ی او دانست. در جدیدترین اظهار نظر علی مطهری، او نامه ای را خطاب به آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان نوشته و در آن سخنان و استدلال های تعجب آوری را در حمایت از سران فتنه به تحریر در آورده که بسیار مورد توجه رسانه های ضد انقلاب قرار گرفته.
موارد زیر تنها گوشه ای از پوشش خبری سخنان علی مطهری در سیات های ضد انقلاب است:
بی بی سی فارسی - ارگان تبلیغاتی وزارت خارجه دولت سلطنتی انگلستان
رادیو فردا - وابسته به سازمان سیا
بی بی سی فارسی در این میان فعال بوده و علاوه بر پوشش این خبر در وب سایت خود
آن را در شبکه اجتماعی فیسبوک هم به اشتراک گذاشت.
بی بی سی فارسی این خبر را در صفحه خود در تویتر هم قرار داد
همچنین وب سایت رادیو فردا نیز خبر را در تویتر خود قرار داد
توهین بی شرمانه مجتبی شیرازی به حضرت آیت الله العظمی بهجت
مجتبى شیرازى(برادر صادق شیرازى) : عارف بهجت کافر ، ملحد و زندیق است.
البته این آقا و دیگر منتسبان به وی بارها به رهبر انقلاب توهین کرده اند
دوستانی که می خوان مطمئن شن
http://www.youtube.com/watch?v=qSy4sC9I40A
(لینک فیلم این توهین در یوتیوب-لطفا دیسلایک کنید)
شهید رسول خلیلی
مراسم ختم:
جمعه 1-9-92 - ساعت 15 تا 17
تهران - مسجد امیرالمومنین شهرک شهید محلاتی
لبیک یا حسین علیه السلام
عاشقان امام حسین علیه السلام در این روزگار کم نیستند، در روز عاشورا از خیابان های تهران و اصفهان و همدان و مشهد و ... گرفته تا خیابان های منهتن در نیویرک، یکپارچه عزادار امام حسین علیه السلام می شوند و به عشق آقا عزاداری می کنند.
سوال اصلی اینجاست که اگر آقا امام حسین علیه السلام امروز زنده بود و در میان ما، آیا باز هم این سیل جمعیت طرفدارش بودند؟!
امامی که شهید شده و دیگر در این دنیا نیست قابل تفسیر به رای است، اما امامی که حاضر و ناظر است، دیگر قابل تفسیر به رای نیست!
امام دستور می دهد و ماموم باید اجرا کند، اگر اجرا نکند دیگر ماموم امام نیست!
در آستانه محرم امسال به خود بنگریم،
آیا حقیقتا ما ماموم امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف هستیم؟
از لبیک یا حسین علیه السلام تا لبیک یا مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف راهیست طولانی
بزودی فیلم کامل مصاحبه روشن مدیا با حبیب الله عسگراولادی
پیرامون انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و بحث های حاشیه ای آن،
انتخابات آزاد و اظهارنظرهای هاشمی رفسنجانی درباره آن
منتشر می شود،
بخش هایی از این مصاحبه در مستند بن بست،
(تولید زمستان91 - بهار92 و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم)
اثری از روشن مدیا قابل مشاهده است
هم اکنون دانلو این مستند از سایت رسمی مستند بن بست
محرم امسال هم از راه رسید . . .
لبیک یا حسین علیه السلام
عاشقان امام حسین علیه السلام در این روزگار کم نیستند، در روز عاشورا از خیابان های تهران و اصفهان و همدان و مشهد و ... گرفته تا خیابان های منهتن در نیویرک، یکپارچه عزادار امام حسین علیه السلام می شوند و به عشق آقا عزاداری می کنند.
سوال اصلی اینجاست که اگر آقا امام حسین علیه السلام امروز زنده بود و در میان ما، آیا باز هم این سیل جمعیت طرفدارش بودند؟!
امامی که شهید شده و دیگر در این دنیا نیست قابل تفسیر به رای است، اما امامی که حاضر و ناظر است، دیگر قابل تفسیر به رای نیست!
امام دستور می دهد و ماموم باید اجرا کند، اگر اجرا نکند دیگر ماموم امام نیست!
در آستانه محرم امسال به خود بنگریم،
آیا حقیقتا ما ماموم امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف هستیم؟
از لبیک یا حسین علیه السلام تا لبیک یا مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف راهیست طولانی
میگویند ما متعهد به گسترش دموکراسى در دنیا هستیم.
با این ادعا، با کشورى مثل
جمهورى اسلامى که روشنترین و واضحترین مردمسالارىها
و دموکراسىها را در این منطقه داراست، دائم معارضه و مقابله میکنند؛
در
عین حال پشت سر کشورهائى در این منطقه مىایستند و با کمال پرروئى از آنها
حمایت میکنند که بوى دموکراسى را استشمام نکردهاند و یک بار ملتشان رنگ
انتخابات و رأى و صندوق رأى را ندیدهاند.
این هم تعهدشان نسبت به دموکراسى است! ببینید فاصلهى قول و عمل چقدر است.
دولتمردان آمریکائى غیر منطقى حرف میزنند. با گفتگو کنندهى غیر منطقى، نمیشود انسان بنشیند به اتکاء منطق حرف بزند؛
خب، او غیر منطقى است. غیر منطقى یعنى زورگو، یعنى حرفِ بیخود بزن.
این واقعیتى است که ما در طول این سى سال در برخورد با قضایاى گوناگون جهانى آن را بروشنى دریافتهایم.
مااین رامیفهمیم که طرف مقابل ماکیست و چگونه بایدبااو رفتار کرد.
مقام معظم رهبری
حسن روحانی در سال هفتاد و سه
این قدر ما با آژانس همکاری زیادی کردیم که دیگر این اواخر شروع کرده بودند به لوسبازی. دیدند که دیگر ما خیلی رفاقت داریم میکنیم.
ما میترسیدیم آژانس یک دفعه بگوید مجلس شورای اسلامی را هم میخواهیم بازدید کنیم، شنیدیم زیر صندلیهایش بمب اتم درست میکنند، یعنی کم کم به اینجاها رسیده بود.
با مثلا دیوارهای دانشگاه را هم بد نیست نگاهی بکنیم. میخواهم بگویم همکاری ما آنقدر با آنها باز بود و بیحد که دیگر به لوسبازی آژانس رسیده بود. در عین حال باز هم نمیگذارند و از آقای هانس بلیکس میپرسند: مطمئن هستید در ایران سلاحهای اتمی نیست و دنبالش نیستند و ایشان میگویند: بله، البته آنجاهایی که ما رفتیم چیزی نبود ولی میدانید که ایران کشوری خیلی بزرگی است. خوب، بله ایران کشور بزرگی است ولی چه حرفی است؟
تعریف امریکایى از منافع ملى شبیه تعریف خانهای قدیم است
تعریف امریکایىها از منافع ملى خود شبیه تعریف خانها و گردنکلفتهاى قدیم است که در بعضى از محلات و روستاها وجود داشتند.
اگر دخترى روستایى
قالیچهاى قشنگ مىبافت و چشم خان به آن مىافتاد و از آن خوشش مىآمد، پدر
دختر باید قالیچه را تقدیمش مىکرد.
توجیه هم این بود که خان این قالیچه
را لازم دارد. اگر در جایى یک شىء قیمتى دیده مىشد و وجود داشت، مىباید
به خان تقدیمش مىکردند.
این فرهنگ خانى و قلدرمآبى است.
شخص مىگوید: چون
من از چیزىکه شما دارى خوشم آمده و آن را مىخواهم، باید مرده یا زنده، آن
را به من بدهى.
تعریف منافع امریکا به وسیله خود امریکایىها چنین
چیزىست.
آنها منافعى را براى خود تعریف مىکنند.
اگر این منافع در اختیار
ملت و کشور دیگرى باشد، از آنجا که امریکا زور و سلاح دارد، هرجور شده باید
این منافع را براى خود تأمین کند.
مهم نیست که ملت آن کشور و منطقه تا چه حد دچار مشکل و دردسر شوند، چقدر عقبماندگى بر آنها تحمیل و چقدر زندگى آنها لگدمال شود.
این مسائل براى امریکایىها اهمیتى ندارد.
این تعریف امریکا از منافع ملى است.
1/1/82 - دیدار نوروزی در حرم امام رضا علیه السلام
من و آقاى هاشمى و یک نفر دیگر -که نمىخواهم اسم بیاورم- از تهران به قم خدمت امام رفتیم تا بپرسیم بالاخره این جاسوسان را چه کار کنیم؛ بمانند، یا نگهشان نداریم؛ به خصوص که در دولت موقت هم جنجال عجیبى بود که ما اینها را چه کار کنیم!
وقتى که خدمت امام رسیدیم و دوستان وضعیت را شرح دادند و گفتند مثلاً
رادیوها اینطور مىگویند؛ امریکا اینطور مىگوید؛ مسئولان دولتى اینطور
مىگویند؛ ایشان تأملى کردند و سپس با طرح یک سؤال واقعى پرسیدند: «از
امریکا مىترسید؟»؛ گفتیم نه؛ گفتند پس نگهشان دارید!
بله، آدم احساس میکرد که این مرد خودش از این شُکوه ظاهرى و مادى و این اقتدار و امپراتورى مجهز به همه چیز، حقیقتاً ترسى ندارد. نترسیدن او و به چیزى نگرفتن اقتدار مادى دشمن، ناشى از اقتدار شخصى و هوشمندانۀ او بود. نترسیدن هوشمندانه، غیر از نترسیدن ابلهانه و خوابآلوده است؛ مثلاً یک بچه هم از یک آدم قوى یا یک حیوان خطرناک نمىترسد؛ اما آدم قوى هم نمىترسد؛ منتها انسانها و مجموعهها در قوّت خودشان دچار اشتباه مىشوند و قوّتهایى را نمىبینند.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضاى دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت ۱۳۷۸/۱/۲۸
کاروان خودروهای حفاظتی اکبر هاشمی در سفر به کرمانشاه
این همه ماشین! اون هم با آژیر! یکم غیر طبیعیه!
چند روز پیش بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی افاضاتی راجع به ایران داشت که موجبات خنده ما و بقیه بروبچ را فراهم کرد
او در دو قسمت جدا گانه گفت:
"من فکر میکنم اگر مردم ایران آزاد بودند، شلوار جین می پوشیدند، به موسیقی غربی گوش میدادند."
در جای دیگری هم گفت:
"من خودم جان دادن ندا آقاسلطان را روی پیاده رو دیدم. دیدم چگونه در خون خود غلطید."
از دوستان عزیر بخاطر جمله پایین عذرخواهی می کنم اما چه کنم که از لغت در جای مناسبش استفاده کردم
البته در جمله پایین به الاغ توهین شده و رسما از همه الاغ های کشور معذرت می خوام
خطاب به نتانیاهو:
آخه الاغ! یکم فک کن! فقط یکم! فکر هم نکردی حداقل خوب نگاه کن!
ندا آقاسلطان شلوارش لی بود! کسی هم که کنارش بود معلم موسیقیش بود!
خوب وقتی طرف نمی فهمه نمی شه کاریش کرد!
البته جناب پروفسور نتانیاهو افاضات دیگری هم داشته:
روحانی نماینده مردم ایران نیست. او نماینده ارادهای برای تغییر است اما این اراده در یک انتخابات آزاد ابراز نشد.
آخه اونوقت می گن صاحب وبلاگ آدم بی ادبیه! چی خطابت کنم! مهندس جان!
اگه روحانی در یک انتخابات آزاد انتخاب نشده، پس چه جوری فهمیدی "نماینده ارادهای برای تغییر" هستش!
از انتخابات غیر آزادی که در ایران برگزار شد متوجه شدی؟!
نه آقا جون! مشکل از بنیامین جون نیست! مشکل از ماست! البته از ما هم نیست، از یه سری از رفقاست!
گویا بنیامین جون رو بعضی ها خیلی جدی گرفتن!
آخه بنیامین جون پنج سالشه و البته نقاشی کشیدن هم بلده!
تیتر مطلب، از کلیپ تنظ دکتر سلام اثری از خبرگزاری دانشجو برداشت شده است
علی اکبر ولایتی در مناظره آخر تلویزیونی در مورد مسئله هسته ای و انتقاد از عملکرد جلیلی اینگونه گفت:
«در آخرین صحبتی که آقای جلیلی در آلماتی داشتند، پیشنهاداتی شد که براساس آن میشد جلو برویم و آن پیشنهادات را ایشان نپذیرفتند. ۱+۵ گفتند که شما اگر غنیسازی ۲۰ درصد را متوقف کنید و حرکت فوردو را قدری کند کنید، ما این سه تحریم را از روی شما برمیداریم. معلوم است که هرکاری قرار است انجام بشود، قدم به قدم است. در پاسخ آنها گفته شد ما فلان کار را میکنیم شما کل تحریمها را بردارید.»
سعید جلیلی نیز در پاسخ ولایتی گفت:
«همین نکتهای که آخر اشاره کردید، خیلی خوب است. اگر اطلاعات دیگرتان هم مثل این اخبار باشد که واویلاست، چون کاملا غلط است. نوار گفتوگوهای آلماتی موجود است پیاده شده و خدمت آقا تقدیم شده است و اتفاقا همین گزارشی که شما براین مبنا نوشتهاید را نوشتند از کجا میگوید و این خلاف است.»
مقام معظم رهبری چندی بعد از انتخابات نسبت به این مسائل مطرح شده فرمودند:
«مسئلهى اینها این است که نمیخواهند موضوع هستهاى ایران حل شود. اگر لجبازى آنها نبود، موضوع هستهاى براحتى حل میشد. بارها تا لحظهى حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هستهاى امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتى که وجود داشته، برطرف شده - اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست - خب باید قضیه تمام میشد، پروندهى هستهاى کشور باید پایان پیدا میکرد. آمریکائىها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونههاى متعددى را ما در این زمینه داریم. حل مسئلهى هستهاى جمهورى اسلامى، به حسب طبیعت خود، از جملهى کارهاى سهل و آسان و روان است؛ اما وقتى طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه میکنید. بنابراین این را باید توجه داشته باشند؛ جمهورى اسلامى در قضیهى هستهاى، هم قانونى عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالى، منطقى عمل کرده است؛ منتها این یک نقطهاى است که براى فشار بر جمهورى اسلامى این را مناسب دانستهاند. اگر این هم نباشد، یک قضیهى دیگرى را براى فشار مطرح میکنند. هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته کردن است. خودشان گفتند: هدف، تغییر دادن نظام سیاسى و سازوکار سیاسى است. البته در حرفهاى خصوصى که میزنند، یا گاهى نامه که مینویسند، میگویند نه، ما نمیخواهیم نظام را تغییر دهیم؛ لیکن در گوشه و کنار حرفهایشان، در اظهاراتشان، در عملکردشان، این مسئله کاملاً روشن است.»
این را هم عرض بکنیم: ما از تحرّک دیپلماسى دولت حمایت میکنیم.
در کنار آمادگىهاى همهجانبهى ملّت ایران - چه از لحاظ اقتصادى، چه از لحاظ امنیّت داخلى، چه از لحاظ استحکام ساخت درونى نظام اسلامى، چه از لحاظ وحدت ملّى و چه از لحاظ نظامى - به تلاش و تحرّک دیپلماسى هم چه در این قضایاى سفر اخیر و چه غیر از آن، اهمّیّت میدهیم و از آنچه دولت ما انجام میدهد و تلاشهاى دیپلماتیک و تحرّکى که در این زمینه میکنند، حمایت میکنیم.
البتّه برخى از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود؛ لکن ما به هیئت دیپلماسى ملّت عزیزمان و دولت خدمتگزارمان خوشبین هستیم؛ البتّه به آمریکایىها بدبینیم؛ به آنها هیچ اعتمادى نداریم.
ما دولت ایالات متّحدهى آمریکا را دولتى غیرقابل اعتماد میدانیم؛ دولتى خودبرتربین، دولتى غیرمنطقى و عهدشکن، دولتى سخت در پنجهى تصرّف و اقتدار شبکهى صهیونیسم بینالمللى - که بهخاطر رعایت خواستهها و منافع نامشروع شبکهى صهیونیستى بینالمللى مجبورند با رژیم غاصب و جعلى اشغالکنندهى فلسطین مماشات کنند، در مقابل او نرمش نشان بدهند؛ اسمش را میگذارند منافع آمریکا، در حالى که بکلّى منافع ملّى آمریکا با آنچه امروز اینها در حمایت از [آن] رژیم جعلى انجام میدهند، منافات دارد؛ از همهى دنیا دولت ایالات متّحدهى آمریکا باج میگیرد و به رژیم جعلى صهیونیستى باج میدهد؛ این حقایق را ما داریم مشاهده میکنیم - به دولت آمریکا اعتمادى نداریم، به مسئولین خودمان اعتماد داریم، خوشبین هستیم، از آنها میخواهیم که با دقّت، با ملاحظهى همهى جوانب گامها را درست بردارند، محکم بردارند، منافع ملّى را یک لحظه به فراموشى نسپرند.
مقام معظم رهبری ***۱۳۹۲/۰۷/۱۳
شهید ابوهاجر از مدافعان حرم حضرت زینب (س)
فرمانده گردان ذوالفقار
از حدود یک سال پیش برای دفاع از حرم مطهر عقیله بنی هاشم، حضرت زینب کبری سلام الله علیها از عراق راهی سوریه شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید
بخشی از سخنان باراک اوباما راجع به ایران در برنامه این هفته «جورج استفانوپولولس» در شبکه ایبیسی نیوز:
دیپلماسی در زمینه بحران سوریه با حمایت تهدید نظامی یک مدل بالقوه برای مذاکرات درباره موضوع هسته ای و جاه طلبیهای هسته ای ایران است
ایران نباید فکر کند
که عدم حمله نظامی به سوریه به این معناست که آمریکا پاسخ نظامی به موضوع
هستهای ایران نخواهد داد و از این کار دوری میکند.
نگرانی آمریکا درباره جاه طلبیهای هسته ای ایران به مراتب بزرگتر و مهمتر از سلاحهای شیمیایی سوریه است.
دیدگاه من این است که اگر شما تهدید به استفاده از زور را با تلاشهای سخت دیپلماتیک تلفیق کنید میتوانید به توافق برسید.
حضرت عبدالعظیم (ع) روایت مى کند، مولایم امام رضا (ع)، براى من پیام فرستاد و فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو، راهى را براى نفوذ و تسلط شیطان بر خود باز نگذارند، آنان را به راستگوئى در سخن و اداى امانت وادار کن و همچنین به آنان دستور بده، در مسائل پوچ و بیهوده بحث و جدال را ترک نموده و سکوت اختیار کنند و باز به آنان دستور بده، به سوى هم روى آورند، با هم معاشرت کنند و به دیدار یکدیگر رفته، ارتباط برقرار نمایند؛ زیرا این عمل موجب تقرب و محبوبیت نزد من مى گردد!
اى عبدالعظیم! دوستان و یاران من نباید، وقت خود را صرف مخالفت و سرکوبى همدیگر نمایند. من با خود عهد کرده ام، هر کس مرتکب اینگونه اعمال مخرب و هستى سوز شود، و حتى یکى از دوستان مرا مورد خشم و ناراحتى قرار دهد، از خدا بخواهم، او را در دنیا گرفتار سخت ترین عذابها کند و در آخرت نیز از زیانکاران باشد!
این مطلب را هم، براى آنان توضیح بده که، خداوند نیکوکاران آنها را آمرزیده و از بدکاران آنها هم در گذشته است، مگر کسانی که شرک آورده یا موجب تجاوز و اذیت به یکى از اولیاء و دوستان من شده، یا عداوت و کینه آنان را در دل داشته باشند؛ زیرا چنین گناهانى را پروردگار نمى آمرزد، مگر اینکه از کار زشت خود بازگشت واقعى نمایند و آن را جبران کنند، وگرنه روح ایمان از قلب آنان می رود و از دایره ولایت ما خارج مى شود و از آن بهره اى نخواهد برد، و بدانکه من، از آثار شوم چنین گناهان و لغزشهاى خطرناکی به خدا پناه می برم![۱]
جای بسی سوال است، اظهار نظری که در خرداد ماه سال نود و یک توسط اکبر هاشمی رفسنجانی انجام شده چرا یک سال و دو ماه بعد در سایت اطلاع رسانی او باید قرار بگیرد؟
توصیه ای برادرانه به جناب هاشمی:
بسیار بسیار مراقب اطرافیان باشید، بالاخص مسئولین سایت اطلاع رسانیتان
بر اساس بند 3-و فهرست مصادیق محتوای مجرمانه موضوع ماده 21 قانون جرایم
رایانهای، «تبلیغ تارنماهای فیلتر شده» جرم محسوب شده و بایستی از سوی
کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد.
او گفت:
نمایندگان با رای عدم اعتماد به نجفی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش و میلی منفرد وزیر پیشنهادی علوم و هم چنین سلطانی فر وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان عملا نشان دادند که به محیط های مربوط به جوانان و آموزش آنان حساسیت دارند.
حساسیت های نمایندگان به محیط ها و مسائل اجتماعی به جا است و باید درک شود و مجلس انتظار داشت دولت این دغدغه ها را در انتصاب های جدید درک کند و به آن پاسخ مثبت دهد.
منبع: نماینده
سایت اطلاع رسانی اکبر هاشمی رفسنجانی مدتی است فعال شده!
و سعی می کند با تیترها و مطالب شگفتی آور مخاطبان خود را افزایش بدهد!
به عنوان مثال چندی پیش و در پی دیدار اکبر هاشمی رفسنجانی با حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی در مشهد سایت مذکور از تیتر "دیدار دو آیت الله" برای گزارش حواشی این دیدار استفاده کرد. شاید نگارنده این گزارش سعی می کرد اکبرهاشمی رفسنجانی را به زور این تیتر در عرض مرجع تقلید جهان تشیع قرار دهد!
البته قسمت تاریخ نگار و موزه مطبوعات این سایت هم فعال است و با انتخاب مرموزانه و گنگ از آرشیو مطبوعات اهداف خاصی را دنبال می کند!
مسئول سایت اکبر هاشمی رفسنجانی! چهارسال عقبی برادر!
مطلب پیش رو ترجمه یکی از اسناد ویکی لیکس درباره سعید جلیلی می باشد.
تاریخ ایجاد سند: 11/12/2007
مبدأ سند: مسکو - روسیه
کد سند: 07MOSCOW5781
طبقه بندی سند: محرمانه
«میخائیل مارگلوف»، رئیس کمیته روابط بین الملل شورای فدراسیون روسیه در تاریخ 11 دسامبر (2007) با «مری وارلیک»، مدیر ارشد شورای امنیت ملی آمریکا، در مسکو دیدار و گفتگو کرد. «مارگلوف» در بخش کوتاهی از این ملاقات که به تبادل نظر پیرامون برنامه هسته ای ایران اختصاص داشت جایگزینی «لاریجانی» با «جلیلی» در سمت مذاکره کننده هسته ای را یک «سیگنال مهم» نامید که باید به دیده مثبت نگریسته شود. «مارگلوف» که مدعی بود «لاریجانی» را به خوبی می شناسد، مشاور سابق امنیت ملی ایران را ..... با دستور کار مخصوص به خود و دارای مواضع شفاف درباره برنامه هسته ای ایران توصیف کرد و از سوی دیگر گفت که ««جلیلی» یک بوروکرات است که تنها از دستورات (مافوق) تبعیت خواهد کرد. بنابراین دیگر هیچگونه ابهام و سردرگمی وجود نخواهد داشت که آیا مذاکره کننده هسته ای ایران دقیقاً در حال انتقام پیام و نیات رهبری ایران است یا خیر.» [مترجم: به عبارت دیگر این اطمینان حاصل خواهد شد که «جلیلی» بدون ایراد نقطه نظرات شخصی، عیناً مواضع و پیام های رهبری ایران را در مذاکرات هسته ای عنوان خواهد کرد.]
قسمتی از سخنان سید حسن نصرالله در ششمین سالگرد پیروزی مقاومت در جنگ سی و سه روزه:
میخواهم یک سؤال مطرح کنم. آمریکاییها که وارد عراق شدند اولین کاری که کردند چه بود؟ ارتش عراق را منحل کردند. چرا؟ نمیتوانستند ادارهاش کنند. چرا. ارتش از هر قدرت سیاسی پیروی میکند. میشد ارتش عراق از قدرت جدید سیاسی پیروی کند. ارتشی که متأسفانه هشت سال با ایران جنگید، کویت را اشغال کرد و حکومتهای همسایه را تهدید میکرد و با شیعه، اهل سنت و کردهای عراق مقابله میکرد. ولی چنین ارتشی را منحل کردند. چرا؟ چون نمیخواستند یک ارتش قدرتمند وجود داشته باشد که سلاح، آموزش و خردش مال آمریکاییها نباشد. و این ارتش سلاح، آموزش و ذخایرش مربوط به روسیه بود. همهاش مال آنجا بود.
کار ارتش عراق تمام شد. امروز در عراق چه داریم؟ پلیس. دارند تلاش میکنند ارتش ایجاد کنند. ببینیم چه میشود. آنچه در منطقه پذیرفتنی است، پلیس است. برای حکومت مستقل فلسطینی که نمیدانستند چطور بپذیرندش در بهترین حالت حضور پلیس را قبول کردند. نپذیرفتند ارتش داشته باشد. از ارتشهای این منطقه -ارتشی عربی، قدرتمند و عقیدتی که سلاح، ذخایر، تاکتیک، تمرینات، آموزش و خردش نزد آمریکا نباشد.- چه باقی مانده؟ ارتش سوریه. والسلام. این حق است یا باطل؟ حق است. عین حق است. به همین خاطر پس از جنگ سی و سه روزه نگاهی در جهت ویرانی این ارتش وجود داشت. از هر راه ممکن.
در زمینهى مسائل سیاسى و اجتماعى هم به نظرم میرسد که وقتى در چهارچوبها شما متفق و متحدید، اینجور باید برخورد کنید؛ نگذارید به کدورت بینجامد. بله، ممکن است کسانى باشند که از لحاظ اصول و مبانى با شما دشمنى کنند؛ خب آن یک مقولهى دیگرى است، یک بحث دیگرى است؛ اما اختلاف نظر نباید به دعوا و کدورت و احیاناً خشونت بینجامد.
امام (رضوان الله علیه) - البته نه به دانشجویان - مکرر
به سیاستمداران و نمایندگان و مسئولان و فعالان سیاسى توصیه میکردند و
میگفتند مثل مباحثهى طلبهها رفتار کنید. طلبهها در هنگام مباحثه، گاهى اوقات علیه هم عصبانى میشوند - حالا مضمون هم میگویند به طلبهها،
میگویند کتاب تو سر هم میزنند! که البته چنین چیزى نیست - بحث میکنند، داد
میکشند؛ کسى نگاه کند، خیال میکند اینها میخواهند مثلاً همدیگر را تکهپاره کنند؛ در حالى که نه، مباحثه که تمام میشود، بلند میشوند میروند با همدیگر سر سفره مىنشینند
و آبگوشتشان را میخورند، با هم حرف میزنند، با هم دوستند، رفیقند. امام
میگفتند: سیاسیون - چه در مجلس، چه در دولت، چه در حزب جمهورى اسلامى که
آنوقت ما داشتیم، یا بقیهى عرصههاى سیاسى - اینجورى با هم رفتار کنند. ممکن است اختلاف نظر هم باشد، بگومگو هم باشد، اما نگذارید کدورت و دشمنى به میان بیاید.
قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان ۱۳۹۲/۰۵/۰۶
عکسی را دیدم که در آن به طنز از زبان عفت مرعشی همسر اکبر هاشمی و مادر مهدی هاشمی و فائزه هاشمی
نوشته بود: اگر وزرا رای نیاوردن بریزید تو خیابون ها
اصل داستان از این قرار است:
در روز انتخابات ریاست جمهوری دهم، هنگامی که عفت مرعشی رای خود را به صندوق انداخت و از حوزه انتخابیه خارج شد
در پاسخ به سوال خبرنگار (حاج خانم توصیتون به هوادارها چیه؟) گفت:
اگه تقلب شد بریزید تو خیابونا!
مطلب پیش رو ترجمه یکی از اسناد ویکی لیکس درباره سعید جلیلی می باشد.
تاریخ ایجاد سند: 22/10/2007
مبدأ سند: دفتر حضور منطقه ای ایران - دوبی
کد سند: 07IRANRPODUBAI63
طبقه بندی سند: محرمانه
استعفای
ناگهانی و غیر منتظره ی «علی لاریجانی» از شورای عالی امنیت ملی ایران، از
سوی اکثر ناظران به عنوان حرکتی جهت جلوگیری از هرگونه سازش بر سر موضوع
هسته ای نگریسته شده است، به رغم تأکید سخنگوی دولت که این جابجایی، تغییری
در سیاست هسته ای ایران ایجاد نخواهد کرد. یک تحلیلگر سیاسی ایرانی –
آمریکایی معتقد بود که این حرکت نشان می دهد ایران از موقعیت خود در پرونده
هسته ای مطمئن است و هیچگونه تهدید معتبری را از جانب آمریکا احساس نمی
کند. یک استاد علوم سیاسی ایرانی نیز خاطر نشان کرد که این حرکت پیامدهایی
برای اصولگرایان در انتخابات 2008 مجلس به دنبال خواهد داشت. «جلیلی»،
معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه که فردی متدین و از لحاظ ایدئولوژیکی،
همراستا با پرزیدنت احمدی نژاد شناخته می شود، به عنوان جانشین «لاریجانی»
منصوب شده است. «جلیلی» ظاهراً در فاصله سال های 2001 تا 2005 در دفتر رهبر
جمهوری اسلامی فعالیت می کرد. «الهام»، سخنگوی دولت ایران، روز 20 اکتبر
(2007)، خبر استعفای «لاریجانی» را اعلام کرد. اصل این استعفاء تعجب آور
نبود، چرا که رقابت بین احمدی نژاد و «لاریجانی»، کاملاً مشخص است، اما
زمان آن غیر منتظره بود. اعلام این استعفاء تنها چند روز پس از ملاقات
«پوتین»، رئیس جمهور روسیه و آیت الله خامنه ای ]مقام معظم رهبری[ در حاشیه
اجلاس کشورهای دریای خزر در تهران صورت گرفت...
مقامات دولتی بارها
تأکید کرده اند که این استعفاء منجر به تغییر سیاست هسته ای ایران نخواهد
شد. اما چند ناظر و تحلیل گر معتقدند که این تغییر، نشان سخت شدن مواضع
ایران در مذاکرات است. دو تاجر ایرانی در ملاقات هایی جداگانه به مأموران
IRPO گفتند که «لاریجانی» احتمالاً در طول مسیر مذاکرات هسته ای خود با
اتحادیه اروپا، «بسیار ساز پذیر و منعطف» جلوه می کرده است. یک تحلیل گر
سیاسی ایرانی – آمریکایی مستقر در تهران گفت که این استعفاء نشان می دهد
ایران از موقعیت خود در پرونده هسته ای اطمینان خاطر دارد و هیچگونه تهدید
معتبری را متوجه خود نمی بیند. در عین حال مشخص نیست که این تغییر با خواست
آیت الله خامنه ای ]مقام معظم رهبری صورت گرفته که شاید احساس می کرده
«لاریجانی» به یک مذاکره کننده بسیار سازش پذیر تبدیل شده یا اینکه احمدی
نژاد در تلاش برای افزایش کنترل خود بر سیاست هسته ای، چنین تغییری را دامن
زده است. نکته درخور توجه این است که نه آیت الله خامنه ای مقام معظم
رهبری و نه احمدی نژاد، هیچگونه اظهار نظری در خصوص استعفای «لاریجانی»
نداشته اند.
از این پس در سلسله مطالبی این اسناد در این وبلاگ منتشر خواهد شد.
به پاس هشت سال تلاش جهادی محمود احمدی نژاد، مردی که ناجوانمردانه به او تاختند1
امروز، آخرین روز دولت محمود احمدی نژاد است... روز قدس...
خیلی جالب است که آخرین روز دولت مردی که استکبار ستیزی را دوباره
زنده کرد، روز قدس باشد. کسی که بزرگترین کارش زنده کردن ارزش های انقلاب بود
ارزش هایی که کم کم و در گذر زمان خاک گرفته بود... کسی را نیاز داشت که خاک ها را کنار
بزند، اصلا نه، نیاز بود خانه تکانی اتفاق بیفتند! مدتی بود در این خانه عده ای فقط مدیریت می کردند، یک
روز وزیر بودند و یک روز وکیل، روز بعد هم دست کم معاون وزیر، رییس بانک، دوباره وزیر یک وزارت خانه دیگر، گاهی هم
معاون رییس جمهور، خلاصه فقط آن ها بودند و آن ها! باید این حلقه شکسته می شد! و البته شکسته شد! نسل جدیدی از
مدیران جهادی به ملت معرفی شدند. این یکی از کارها بود! فقط یکی! به قول احمد توکلی "یکی از کارهای مثبت آقای احمدینژاد در
چهارسال اول این بودکه مثل مویرگی که مواد غذایی رابه دورترین نقاط بدن میرساند، مسیر تخصیص بودجه عمرانی را به نقاط دور کشور گشود."
عدالـت اجتماعی مـدت ها بود که از یـادهـا رفته بود. اصـلا عـلاوه بر ایـن که از یادها رفته بود، اهمیتش را هم در مُخ مسئولین از دست داده بود!
چه کسی بود می گفت زیر چرخ دنده های توسعه عده ای از اقشار کم درآمد له می شوند و این از الزامات توسعه است؟ آیا این تفکر
عدول از ارزش های انقلاب نبود؟ مگر امام (ره) بارها نفرمود که این انقلاب ازآن مستضعفان است؟ زیر چرخ دنده های توسعهِ
این آقایان که مستضعفین له شدند، مستضعفین هم که صاحبان این انقلاب بودند! احمدی نژاد بود که نشان داد
می شود به پای توسعه، عدالت را مسخ نکرد! می توان کشور را ساخت، پیشرفت حاصل کرد و اقشار
کم درآمد هم له نشوند، صاحبان انقلاب له نشوند! شدنی است که رییس دولت دست یک
کشاورز را ببوسد، پای در و دل یک زن روستایی بنشیند و از چایی که او با هزار
ذوق و شوق برای رییس جمهور اسلامی ایران دم کرده بنوشد.
الحمدالله که در این هشت سال کشور رشد کرد، کارهای زیربنایی کشور تمام شد و یا در حال تمام شدن است،
شبکه بزرگراه های کشور، سخت افزار های لازمِ سیستم آموزش عالی و دانشگاه ها، نقشه جامع علمی کشور، سیستم سلامت
و بیمارستان ها و ... . همچنین آغاز های بسیار برای رشد و توسعه مانند صنعت هوا و فضا و ... . یادمان نرود در سایه پایداری های احمدی نژاد
و مقابله با فشارهای خارجی و صد البته داخلی بود که صنعت هسته ای رشد کرد، چرخه سوخت تکمیل شد و ایران بین هشت کشور
هسته ای جهان قرار گرفت. جالب تر آنجاست، عده ای که در دوره قبل مسئولین امر بودند همواره می گویند ما با مدیریتمان
سایه جنگ را از کشور کنار زدیم! سایه ای که حقیقتا رئیس دولت نهم و دهم بود که آن را با کوتاه نیامدن و عقب
نشینی نکردن در مقابل استکبار کنار زد. آن روزها و به دنبال نوع مدیریت آن برادران، ابتدا افغانستان
اشغال شد، سپس در حالی که از ایران تنها عرض ارادت برای طرف غربی مخابره می شد،
ایران محور شرارت خوانده شد! و بعد عراق اشغال شد! مذاکراتی در کاخ سعدآباد
انجام گرفت و رفیق شفیق یکی از آقایان اعلام کرد "میوه عراق را در تهران چیدیم"
رونـد ما به طور یکنواخت مصـامحه و عقب نشینی بود! و روند طـرف غـربی بـه طـور
یکنواخت پیشروی! در آن زمان بود که رئیس دولت جدید به طور یکنواخت شروع به
پیشروی کرد! یادم می آید در یکی از جشن هایی که در سایت نطنز برگزار شـده
بود و قرار بود احمدی نژاد هم در آن شرکت کند، طرف غربـی تـهدیـد کـرد کـه اگـر
شـخص رییـس دولت در آن جشن حاضر شود، نطنز را با موشک می زند! البته بـه
مانند آن در جشن پیروزی حزب الله لبـنان در جنـگ 33 روزه نـیز اسـراییل تهـدید به
موشـک باران مراسم کرد! اما روحیه مقاومـت در هـر دو مـراسـم حکم می کرد کـه
تهدید جدی تلقی نشود و کاری که به صلاح است بدون توجه به تهدید انجام شود.
روحیه مقاومت پیروز شد و در هر دو برنامه استـکبار به معـنی حقیـقی هـیچ غـلطی
نتوانست بکند.
برادران و خواهران خواننده این سطور! آگاه باشید که روحیه مقاومت، همواره یاری و استعانت خدای متعال را در پی دارد
و کسی که خدا را بزرگ بداند، هر آنچه غیر خدا را کوچک می داند! خواه آمریکا با بودجه نظامی معادل تمام بودجه های نظامی دنیا باشد
خواه یک دولت کوچک و کم توان
پس از ته قلب بدانیم و بگوییم
الله اکبر
محمود احمدی نژاد به این عبارت اعتقدی راسخ داشت
پانوشت:
1: به پاس هشت سال تلاش جهادی محمود احمدی نژاد، ششمین رئیس جمهور اسلامی ایران، از ذکر حواشی دو سال آخر دولت که قلب امسال من را سخت جریحه دار کرد، خودداری کردم که خود مجالی مبسوط می طلبد.
قسمتی از مصاحبه احمد توکلی با روزنامه
اعتماد:
(مصاحبه جالبیه! خواندنش رو توصیه می کنم)
بسیج یک نهاد مردمی است که در آن امر و نهی سیاسی فرمانده تعیینکننده
نیست. در نتیجه ممکن است خیلی از فرماندهان سپاه رایشان آقای احمدینژاد
نبود ولی بدنه بسیج به دلیل ذائقه خود، تمایل داشت به آقای احمدینژاد رای
دهد. بنابراین من این دعاوی که گفته میشود سپاه یا بسیج پشت قضیه بود را
واقع بینانه نمیدانم. چون حتی در خود سپاه هم فرماندهی سیاسی وجود ندارد.
ماهیت رفتار آقای احمدینژاد در دور دوم با دور اول تفاوت پیدا کرد. چهار
سال اول وضع بد نبود. ولی در چهارسال دوم خراب میشود. از طرف دیگر، آقای
موسوی و دوستانشان در تصویر کردن وضعیت اقتصادی سال 88، هیچ نقطه مثبتی را
بیان نمیکردند و این حق نبود. چون یکی از کارهای مثبت آقای احمدینژاد در
چهارسال اول این بود که مثل مویرگی که مواد غذایی را به دورترین نقاط بدن
میرساند، مسیر تخصیص بودجه عمرانی را به نقاط دور دست کشور گشود. اگر آقای
موسوی میخواست انصاف به خرج دهد، انصافا باید از این کار تعریف میکرد.
چون خود موسوی کسی بود که روی تودههای محروم حساس بود و به آنها توجه داشت
و میتوانست از این توجه احمدینژاد به نیکی یاد کند.
علت این بود که آقای موسوی بر یک ادعای دروغ و بیاساس، بهشدت تاکید کرد و
از مسیر قانون خارج شد. هرچه رهبری و بزرگان کشور تلاش کردند که ایشان به
مسیر قانون برگردد، نشد. یکی از ویژگیهای بارز رهبری این است که به رای
مردم وفادار است و این وفاداری را اعمال میکند و رای همه مردم را میخواهد
و حضور حداکثری مردم ایشان را نگران نمیکند. کما اینکه در دوران رهبری
ایشان ما شاهد سه یا چهار انتخابات خیلی جدی بودهایم. ایشان همیشه اصرار
دارد که همه مردم در انتخابات شرکت کنند و حتی اینبار اعلام کردند که هر
کسی جمهوری اسلامی را هم قبول ندارد، به خاطر ایران در سرنوشت کشور دخالت
کند. سال 88 هم رهبری از رای مردم دفاع کردند.
در جلسهیی که فکر میکنم روز سه شنبه بعد از انتخابات با حضور نماینده
نامزدها برگزار کردند، آقا فرمودند که شما هر خواسته قانونی داشته باشید،
یا حتی خواستهیی داشته باشید که قانون درباره آن سکوت کرده باشد، من اجازه
میدهم... روز قبل از این جلسه هم، آقا با آقای موسوی جلسه داشتند و به
آقای موسوی گفته بودند که کار خیابانی را متوقف کن و از طریق قانونی وارد
شو و من از تو حمایت میکنم تا مطمئن شوی که نتیجه درست بوده یا نه. آقا
گفته بودند که اگر کار به خیابان کشیده شود، تو میتوانی آن را شروع کنی
ولی در ادامه از دستت خارج میشود و متاسفانه همین طور هم شد. منظورم این
است که عوامل موثر متعدد هستند ولی سهم آنها مهم است. اگر آقای موسوی این
ادعا را نمیکرد و از طریق قانون وارد میشد، طرفداران هم این رفتار را به
عنوان کرامت و بزرگواری ایشان تلقی میکردند و میگفتند با اینکه ایشان
خودش را محق میداند اما به قانون تمکین میکند. این عدم تمکین به قانون
مهمترین و درستترین نقد آقای موسوی به آقای احمدینژاد بود ولی خودش در
این آزمون موفق نشد.
فردا روز قدس است
روز مرگ بر اسرائیل
روز مرگ بر آدم کشی
روز مرگ بر خصم و دشمنی
روز مرگ بر اشغالگری
روز مرگ بر نژادپرستی و خودبزرگ بینی
روز مرگ بر حیله و نیرنگ
جالب است نماینده تشکیلات خودگردان فلسطین با نماینده اسراییل جنایت کار در کنار وزیر خارجه آمریکا در واشنگتن دیدار می کند
و سخن از شروع مذاکرات سازش می گوید تنها سه روز قبل از روز قدس!
بدبخت، حداقل بگزار بعد ار روز قدس که از این اهرم برای فشار به صهیونیست ها استفاده کنی!
جالب است سه سال پیش مذاکرات سازش بین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی نیمه کاره از طرف
فلسطینی ها رها شد، علت ادامه شهرک سازی صهیونیست ها در قدس بود! شهرک سازی که حتی اتحادیه اروپا
و دبیرکل سازمان ملل هم آن را محکوم کرد! سوال من از ابوماذن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین این است که مگر مسئله
ای که بار قبلی مذاکرات را به شکست انجامید حل شده که دوباره می خواهید مذاکره کنید؟ شما چیزی به نام غرور و عزت را می شناسید؟
البته جالب است که تمام گروه های جهادی فلسطین مخالف با این مذاکرات هستند!
توهین علی مطهری به 4 میلیون رای دهندگان به سعید جلیلی
در انتخابات افراطیون تنها 4 میلیون رای داشتند!
تاسف شدید برای این به اصطلاح نماینده مجلس
جالب است که او به بخش عظیمی از مردم حوزه ی انتخابیه خودش هم توهین کرده
قسمتی از افاضات جناب مطهری در نطق پیش از دستور:
نقطه آغاز فتنه در سال 88 آنجا بود که عدهای به اصطلاح و لایتمدار راه افتادند و گفتند که نظر آقای احمدینژاد به مقام معظم رهبری نزدیکتر است و جامعه را دوقطبی کردند، اما در انتخابات اخیر ایشان این راه آسیب را بستند و چند بار فرمودند که نظر من را هیچ کس، حتی اعضای خانوادهام هم نمیدانند و در روز رأیگیری بر حفظ امانت مردم تأکید ویژه کردند.
اینکه 4 سال تمام، آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی به وسیله رسانههای مختلف تخریب شوند و حتی یک دقیقه فرصت دفاع به آنها داده نشود و آنگاه کاندیدای مورد نظر این دو نفر پیروز شود، بسیار معنادار و حاکی از رشد اجتماعی و سیاسی مردم ماست.
نمایندگان مجلس سعی نکنند تا با بهانههای واهی مانند ارتباط با فتنهگران، وزرای کابینه را به رئیس جمهور منتخب تحمیل کنند.
اصولگرایان تندرو به جای مصادره انتخاب مردم، بهتر است به آسیبشناسی خود بپردازند و برداشت خود از اصل ولایت فقیه که آن را مرادف با تعطیل عقل و ترک اظهارنظر آزاد، میشمارند، اصلاح کنند و دفاع از نظام و حقوق مردم را در دستور کار خود قرار دهند.
و کلی افاضات مزخرف دیگر...
براستی با علی مطهری چه باید کرد؟!!!
در بخشی از خاطرات جعفر فرجی قائم مقام ستاد انتخاباتی احمدی نژاد در سال 88 از دیدار اعضای ستادهای انتخاباتی چهارکاندیدای انتخابات سال 88 با رهبر انقلاب که با نام «من مدیر جلسه ام» منتشر شده صحبت های عباس آخوندی عضو ستاد میر حسین موسوی و گزینه فعلی حسن روحانی برای وزارت راه و شهرسازی آمده که خواندن آن کمک بزرگی به مصداق یابی بیانات رهبری می کند:
آقای آخوندی که باجناق آقای ناطق نوری و وزیر مسکن کابینه آقا بوده اند، دستان خود را بالا بردند. داشتند شروع به صحبت می کردند که آقا فرمودند: خودتان را معرفی کنید! احساس کردم بدجوری آقای آخوندی در خودش فرورفت. با تعجب گفتند که آخوندی هستم عضو ستاد موسوی. آقا فرمودند بله مواضعتان را اخیرا در روزنامه ها دیده ام.
اهل دلی می گفت که حکمت این برخورد آقا شاید این بوده که ایشان جناب آقای آخوندی جدید را با مواضع جدیدش نمی شناختند و احتیاج داشتند ایشان خودشان را درست با همین عنوان جدید معرفی کنند.
آقای آخوندی گفتند که آقا بنده در انتخابات سال ۷۶ وقتی آمار آرا تا حدودی مشخص شد نشستم و بیانیه ای را آماده نمودم و به آقای ناطق گفتم انتخابات را به آقای خاتمی تبریک بگوییم. آقا این را می دانیم که در یک جامعه مترقی باید کسی که شکست می خورد شکست را بپذیرد و همچنین می دانیم که هر چقدر آرای این انتخابات که در داخل صندوق ها ریخته شده بازشماری شود تغییری بوجود نمی آید و قبول داریم که مردم این آرا را در صندوق ها ریخته اند. (تا بدینجا آقای آخوندی دو اعتراف بزرگ را انجام داده بود.) اما اعتراض ما به این است که با بداخلاقی کاری نموده اند که مردم به اشتباه افتاده اند. کلیت بحث این بود که چرا احمدی نژاد طوری عرصه را طراحی نمود که رای به موسوی معادل رای به هاشمی شد و افکار عمومی را احمدی نژاد طوری هدایت کرد که گویی هر کس به موسوی را بدهد انگار به هاشمی رای داده است و ... این یعنی تقلب در انتخابات.
قسمتی از نامه تعدادی از تحلیلگران امور استراتژیک در آمریکا به اوباما - دوشنبه 24 تیر 1392 (15 جولای 2013) :
اگرچه رسیدن به توافق برای حل و فصل همه نگرانیها زمان میبرد، اما دیپلماسی تنها زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که ما حاضر شویم تحریمهای موجود و سایر محرکها را در ازای توافقات متقابل ایران از میان برداریم. علاوه بر این، بسیار مهم است که پیش از مراسم تحلیف روحانی همه احزاب از اقدامات تحریکآمیز که میتوانند این فرصت دیپلماتیک را به مخاطره بیندازد پرهیز کنند. در حال حاضر، هیچ تحریم دیگری نباید از طرف امریکا تحمیل شود چون تحریمها میتوانند به جای کسانی که به دنبال تغییر سیاست و قرار گرفتن در مسیر میانهروتر هستند، به تندروهای مخالف با توافقات هستهای قدرت و اختیار دهند.
هنوز مشخص نیست آیا این فرصت نتایج واقعی به همراه خواهد داشت یا خیر. اما امریکا، ایران، و جامعه بینالملل نباید فرصت بالقوهای را که پیش روی ماست از دست بدهند. در گذشته، وقتی یکی از طرفین موفق به استفاده از فرصت موجود برای حل مناقشه میان امریکا و ایران نمیشد، صرفاً نتایج بدتری کسب میشدند و گزینهها کاهش مییافتند. با توجه به وضعیت فعلی توان هستهای ایران، تنشهای شدید در منطقه، و امکان رویارویی، همه طرفین باید برای دستیابی به پیشرفت دیپلماتیک در جهت حل مسالمتآمیز این مناقشه آماده و مایل به استفاده از این فرصت باشند.
امضا کنندگان نامه در ادامه مطلب